مقدمه:
بسیاری معتقدند توافق هستهای در وین باعث همگرایی و تنش زدایی بین ایران و غرب خواهد شد. زیرا ماهیت هر توافقی تنش زدایی و همگرایی است. اما آنچه منظور این نوشته است اینکه، وقتی توافق هستهای میتواند مقدمه تنش زدایی بین ایران و غرب باشد، چرا نتواند بین ایران و متحدین منطقهای غرب - عربستان و ... - تنش زدایی کند؟ آنهم در شرایطی که «موضع رسمی» اعراب مثل پنج به علاوه یک، استقبال و حمایت از توافق هستهای همراه با اشاره به آنچه آنرا «برخی پیامدهای منفی منطقهای توافق برای آنها» میخوانند، بوده است.
اما ظاهرا محافل سیاسی و رسانهای صهیونیستی و وابسته در منطقه تمایلی به این تنش زدایی و همگرایی بین کشورهای منطقه ندارند. به همین علت سعی میکنند با انعکاس دیدگاههای متحدان و رقبای ایران در منطقه در زمینه توافق هستهای، تمایز دیدگاه و صفآرایی بین مقاومت اسلامی و عربستان و متحدانش را حفظ و بارزتر کنند. و حتی با تهدید مشترک نشان دادن توافق هستهای برای رژیم صهیونیستی و اعراب، در صف آرایی جهان اسلام در برابر رژیم صهیونیستی خدشه ایجاد کرده، این صفآرایی را به صفآرایی رژیم صهیونیستی و اعراب در برابر ایران و مقاومت تبدیل کنند.
در این نوشته سعی میشود ضمن تبیین اهمیت این صف آرایی در راهبرد جدید غرب در منطقه، چگونگی تلاش محافل سیاسی و رسانهای بیگانه برای حفظ این صف آرایی در حول موضوع توافق هستهای تبیین میگردد.
طبیعتا در شرایط کنونی راهبردی در ایران موثر است که به شکست تلاشها برای حفظ و تقویت این صف آرایی در منطقه کمک کند.
1- توافق هستهای و همگرایی ایران و غرب:
بسیاری معتقدند توافق هستهای در وین باعث همگرایی و تنش زدایی بین ایران و غرب خواهد شد. زیرا ماهیت هر توافقی تنش زدایی و همگرایی است. تا جایی که پایگاه اینترنتی لوبلاگ 1394/05/01 نوشت: اوباما و روحانی، توافق را نشانه ای از بهبود روابط در آینده می دانند. البته نباید به این همگرایی خیلی خوشبین بود زیرا در سالهای اخیر محافل سیاسی و کارشناسی آمریکا از طراحی راهبردی جدید برای مهار ایران تحت عنوان «راهبرد مهار تعامل» خبر دادند، راهبردی که وقتی اقدام نظامی، تحریم اقتصادی و انزوای سیاسی در همه ابعاد علیه یک ملت و کشور موثر واقع نشد، از آن بهره برداری میشود.
در این راهبرد، توسعه مناسبات اقتصادی، سیاسی، امنیتی به بندها و ریسمانهایی برای محدود کردن استقلال سیاسی کشورها تبدیل میگردد. این راهبرد پیش از این بر ضد چین استفاده شده است. مناسبات اقتصادی بین غرب و چین چنان گسترده است که پکن نمیتواند منافع آنرا به سادگی نادیده انگارد. ضمن اینکه این توسعه مناسبات بشدت رفا و آسایش را برای مردم این کشور به ارمغان آورده است در حدی که اگر دولت چین هم خواهان چشم پوشی از مناسبات اقتصادی و قبول هزینههای آن باشد مردم آن کشور آنرا نمیپذیرند. همین موضوع سبب شده غرب این امکان را پیدا کند که امتیازات راهبردی از چین در مسائل اساسی بین المللی بگیرد.
البته این بدان معنا نیست که ایران نباید در جهت توسعه مناسبات با غرب گام بردارد بلکه بدین معنا است که اولا، مناسبات با غرب باید در بستر اقتصاد مقاومتی و به عنوان مکمل آن توسعه یابد. ثانیا، تهران نباید همه سیبهای خود را در سبد توسعه اقتصادی با غرب قرار دهد بلکه باید مناسبات با قدرتهای اقتصادی رقیب غرب را نیز گسترش دهد و بین آنها تعادل بر قرار کند. در غیر این صورت ممکن است استقلال سیاسی کشور که مهمترین وجه استقلال کشور است تضعیف شود.
2- توافق هستهای و همگرایی ایران و اعراب
اما آنچه منظور این نوشته است اینکه، وقتی توافق هستهای میتواند مقدمه تنش زدایی بین ایران و غرب باشد، چرا نتواند بین ایران و متحدین منطقهای غرب - عربستان و ... - تنش زدایی کند؟ آنهم در شرایطی که «موضع رسمی» اعراب مثل پنج به علاوه یک، استقبال و حمایت از توافق هستهای همراه با اشاره به آنچه آنرا «برخی پیامدهای منفی منطقهای توافق برای آنها» میخوانند، بوده است.
عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان که بلافاصله پس از مذاکرات وین به واشنگتن رفت تا با همتای امریکایی اش دیدار کند در اظهاراتی توافق خوب مد نظر رژیم آل سعود را توافقی دانست که مانع از دستیابی ایران به سلاح هستهای!؟ شود و این اطمینان را بدهد که در صورت نقض توافق، تحریم های ایران بازگردند. الجبیر در عین حال ادعا کرد: "امیدواریم که اگر توافقی اجرا شد، ایرانی ها از این توافق استفاده کنند تا وضع اقتصادی در ایران را بهبود بخشند و وضع مردم را بهبود بخشند نه اینکه از این توافق برای ماجراجویی در منطقه استفاده کنند." (خبرگزاری صدا و سیما 1394/04/26)
سامح شکری وزیر امور خارجه مصر نیز ابراز امیدواری کرد توافق هسته ای ایران به تضمین منع گسترش تسلیحات هسته ای و جلوگیری از رقابت تسلیحاتی در منطقه منجر شود. شکری گفت: «مصر دستیابی ایران و گروه پنج به اضافه یک به توافق هسته ای وین را تحول مهمی میداند و به این که این توافق در تحقق امنیت، صلح و ثبات در عرصه منطقه ای و بین المللی سهیم باشد امیدوار است.» سامح شکری وزیر امور خارجه مصر نیز در عین حال گفت: «مصر به امنیت ملی اعراب و تشکیل نیروی نظامی مشترک عربی به عنوان نیروی بازدارنده در برابر طمع ورزی ها علیه کشورهای عربی توجه جدی دارد.» (خبرگزاری صدا و سیما 1394/04/24)
وزیر خارجه قطر خالد بن محمد العطیه نیز گفت این توافقنامه نه فقط برای جهان بلکه برای منطقه خاورمیانه (غرب آسیا) نیز مهم است. با وجود این وزیر خارجه قطر گفت: "دیدگاه دیگر که ما دوست نداریم تحقق پیدا کند این است که این توافقنامه ابزارهای بیشتری به ویژه ابزارهای مالی به ایران خواهد داد تا به کارهایی که در عراق و ایران (منظورش سوریه است که اشتباه لفظی است) و یمن انجام می داده است ادامه دهد. "(تلویزیون سی ان ان 1394/04/25)
وزارت خارجه عمان از توافق هستهای استقبال و آنرا برد برد توصیف کرد. خلیفه بن زاید آل نهیان رئیس امارات و امیر ابوظبی در پیامی به حسن روحانی تبریک گفته و ابراز امیدواری کرده که این توافق زمینه ثبات و امنیت را در منطقه فراهم کند. (تلویزیون صدای امریکا 1394/04/24) تونس، کویت و بحرین نیز در پیامهای رسمی خود به مقامات ایرانی، توافق هسته ای را تبریک گفتند. (تلویزیون العالم 1394/04/24)
این همسویی عربستان و متحدین منطقهایش با پنج به علاوه یک، بویژه دولت آمریکا، در حالی است که برخی تلاشها برای تشویق ریاض به پیوستن به مخالفان مذاکرات هستهای (مانند، رژیم صهیونیستی و کنگره آمریکا) صورت گرفته است. به عنوان مثل، علی الشعبانی یکی از رهبران حزب کنگره مردمی یمن در گفتگو با شبکه تلویزیونی روسیا الیوم (1394/04/25) در پاسخ به سوالی درباره تاثیر این توافق بر اوضاع میدانی و سیاسی در یمن تصریح می کند: «زمانی که ایران در پرونده هسته ای موفق شد و توانست با کشورهای پنج به علاوه یک درباره این پرونده به تفاهم برسد، همه اقدامات و دیپلماسی عربستان با شکست مواجه شد». (روسیا الیوم 1394/04/25) هر چند در این میان نباید تاثیر تلاشها و وعدههای مقامات آمریکایی در کمپ دیوید برای همراه کردن متحدین منطقهای خود را در شکلگیری این حمایت و استقبال نادیده انگاشت. چنانچه عبدالله المعلمی سفیر عربستان سعودی در آمریکا در گفتگو با شبکه تلویزیونی سی ان ان 1394/04/25 گفت: "ما روی تضمین هایی که همه طرفها به ما داده اند حساب می کنیم و آنها را همین طوری قبول میکنیم و فعلا آنها را کافی می دانیم که باور کنیم این توافقنامه، توافقنامهای منطقی و متوازن بوده است."
3- جلوگیری از تاثیر توافق هستهای بر همگرایی ایران و اعراب:
بیان شد که توافق هستهای همانطور که میتواند باعث تنش زدایی بین ایران و غرب شود میتواند باعث تنش زدایی بین تهران و متحدان منطقهای غرب - مانند عربستان و ... - نیز بشود. اما ظاهرا محافل سیاسی و رسانهای صهیونیستی و وابسته در منطقه تمایلی به این تنش زدایی و همگرایی ندارند. به همین علت سعی میکنند با انعکاس دیدگاههای متحدان و رقبای ایران در منطقه در زمینه توافق هستهای، تمایز دیدگاه و صفآرایی بین مقاومت اسلامی و عربستان و متحدانش را حفظ و بارزتر کنند. و حتی با تهدید مشترک نشان دادن توافق هستهای برای رژیم صهیونیستی و اعراب، در صف آرایی جهان اسلام در برابر رژیم صهیونیستی خدشه ایجاد کرده، این صفآرایی را به صفآرایی رژیم صهیونیستی و اعراب در برابر ایران و مقاومت تبدیل کنند.
صف آرایی، چرا؟ حفظ صف آرایی محور ایران در برابر محور عربستان یا به عبارت دیگر حفظ صف آرایی بین مقاومت اسلامی و رقبای منطقهای را باید در چارچوب راهبرد جدید غرب در منطقه، یعنی «اجتناب از مداخله در مسائل بین المللی که مستقیما امنیت ملی آمریکا را تهدید نمیکند»، ارزیابی کرد.
پس از بحران اقتصادی در آمریکا - که ناشی از کسری بودجه ناشی از دوجنگ عراق و افغانستان بود- و افزایش احساسات ضد جنگ در این کشور، سیاست کاخ سفید از «نقش آفرینی مستقیم در بحرانهای منطقه و تقبل هزینههای آن» به سوی «تقویت منزلت سیاسی و نظامی متحدان در منطقه - مانند عربستان و متحدان - و حفظ موازنه سیاسی و نظامی بین آنها و محور ایران برای مهار مقاومت تغییر کرده است.
حمایت اقتصادی و مداخله نظامی عربستان و متحدان در تحولات منطقه از جمله در سوریه، عراق، یمن و ... از این منظر ارزیابی میگردد. طبیعتا، مقدمه این راهبرد حفظ تمایزها و صف آرایی محور عربستان در برابر محور ایران و جلوگیری از نزدیکی مناسبات این دو محور است.
البته این تمایزات و صف آراییها لزوما نباید در حدی باشد، که منطقه دچار بحران و بی ثباتی شود، بلکه کافی است در حدی باشد که یکه تازی محور مقاومت کنترل شود.
صف آرایی، چگونه؟ این محافل، برای برجسته کردن تمایز دیدگاه و صفآرایی بین مقاومت اسلامی و عربستان و متحدانش، از سویی استقبال و حمایت مقامات عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و رهبران یمن - به عنوان متحد ایران - از توافق هستهای و از سوی دیگر مخالفت رسانهها و شخصیتهای غیررسمی و حتی نگرانیهای مقامات رسمی (کسانی که از توافق هستهای استقبال کرده اند) را در دو سطح بین کشورها و درون کشورها برجسته کردند:
الف) بین کشورها: به عنوان مثال در این مسیر از سویی شاهزاده بندر بن سلطان رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی عربستان سعودی در مقالهای در روزنامه دیلی استار نوشت: "توافق هسته ای با ایران به این کشور اجازه خواهد داد به بمب اتم دست پیدا کند و باعث خواهد شد منطقه را به تباهی بکشاند" (پایگاه خبری النشره لبنان 1394/04/25) پایگاه اینترنتی روزنامه القبس کویت (1394/04/26) نیز در گزارشی به نقل از پایگاه اینترنتی ایلاف به نامه بندر بن سلطان اشاره می کند: "باراک اوباما تصمیم گرفت به معامله هسته ای با ایران ادامه دهد در حالیکه کاملا می دانست تحلیل راهبردی سیاست خارجی اش، اطلاعات امنیتی محلی و اطلاعاتی که از متحدانش در منطقه می رسید همه اینها نه تنها پیش بینی کردند نتیجه این توافق مثل نتیجه توافق با کره شمالی است بلکه بدتر خواهد بود زیرا در کنار آن ایران به میلیاردها دلار پول می رسد. بنابراین هرج و مرج در خاورمیانه (غرب آسیا) حاکم خواهد شد". یک منبع ناشناس عربستان سعودی نیز ادعا کرد: "دولت باراک اوباما مرتکب اشتباه بزرگ تاریخی شد که بار سنگینی بر دوش دولت آینده خواهد بود... دولت آینده آمریکا باید با این اشتباه بزرگ تاریخی برخورد و آن را اصلاح کند. عربستان سعودی با اتخاذ تدابیری در میان مدت، واکنش قوی به این توافقنامه خواهد داشت." (شبکه تلویزیونی المیادین، 1394/04/24 به نقل از سی ان ان)
از سوی دیگر، در مقابل طرح این دیدگاهها، رسانههای بیگانه نظرات متحدان ایران (عراق، سوریه و لبنان) را به شرح زیر بیان کردند:
حیدر العبادی نخست وزیر عراق، پس از توافق هستهای در وین، در سخنان کوتاهی گفت که توافق اتمی ایران با پنج به علاوه یک ثبات در منطقه و از جمله در عراق را افزایش خواهد داد. (تلویزیون صدای امریکا 1394/04/24) نوری مالکی معاون نخست وزیر عراق توافق هسته ای میان ایران و غرب را به حسن روحانی رییس جمهور تبریک گفت و آن را تاریخی توصیف کرد. (شبکه تلویزیونی المیادین 1394/04/24) سلیم الجبوری رییس پارلمان عراق نیز از نتایج مذاکرات هسته ای ایران و غرب استقبال و ابراز امیدواری کرد این موضوع آغاز پر انگیزه ای برای مرحله جدیدی از روابط بین کشورهای جهان باشد. (شبکه تلویزیونی المیادین 1394/04/24) سخنگوی رسمی رئیس کردستان عراق نیز در بیانیه ای اظهار داشت امیدواریم توافق هسته ای میان ایران و کشورهای 5+1 در خدمت صلح و امنیت جهانی باشد. (خبرگزاری صدا و سیما 1394/04/25)
بشار اسد، رئیس جمهور سوریه نیز در دو بیانیه جداگانه که در سانا خبرگزاری رسمی سوریه منتشر شده به (ایت الله) خامنهای و حسن روحانی همتای ایرانی اش تبریک گفته است. به گزارش تلویزیون صدای امریکا (1394/04/24) در بیانیه رئیس جمهور سوریه به رهبر ایران، بشار اسد توافق اتمی ایران با کشورهای پنج به علاوه یک را نقطه عطفی برای ایران و کشورهای منطقه توصیف کرده و آن را پیروزی اسلام در منطقه و در کل جهان خوانده است. (تلویزیون صدای امریکا 1394/04/24) در سطوح دیگر نیز پیامهایی با مضامین تبریک و ابراز خوشحالی برای ایران ارسال شده است. مشاور سیاسی و رسانه ای بشار اسد، بثینه شعبان در مصاحبه اختصاصی با عساف عبود خبرنگار بی بی سی عربی (1394/04/25) گفت: دمشق از امضای این توافق بسیار خرسند است زیرا نقطه اساسی برای آینده منطقه و جهان به شمار می رود و همچنین برای اینکه صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران را تایید می کند و به ایران اجازه خواهد داد نقش مهم تری در مبارزه با تروریسم در سطح منطقه و جهان ایفا کند.
رئیس مجلس لبنان نیز در واکنش به توافق وین ابراز امیدواری کرد توافق هسته ای بین ایران و پنج بعلاوه یک، پیامدهای مثبتی برای لبنان و منطقه داشته باشد. نبیه بری رئیس مجلس این کشور گفت: امیدواریم توافق هسته ای حاصل شده به ایجاد گشایش در لبنان کمک کند. (تلویزیون المنار 1394/04/25) عضو فراکسیون وفاداری به مقاومت در پارلمان لبنان، سید حسین موسوی در پیامی با تبریک دستاورد هسته ای به ملت ایران و رهبر معظم انقلاب اسلامی تأکید کرد: این دستاورد بزرگ هسته ای در نتیجه صبر و تدبیر و حسن توکل بر خداوند تحقق یافت. این نماینده پارلمان لبنان افزود: ایران با قدرت الهام گرفته از اعتماد به خدا و اصول بنیادین امام خمینی (ره) بر حق خود پافشاری کرد. این امر برای تمام مظلومان جهان رهنمود خوبی است. (تلویزیون العالم 1394/04/25) در همین حال علی خریس عضو فراکسیون آزادسازی و توسعه در مجلس لبنان هم تاکید کرد: بدون شک توافق بین آمریکا، ایران و عربستان درباره پرونده های منطقه شامل لبنان هم خواهد شد. توافقنامه هسته ای نتایج مثبتی برای همه منطقه از جمله لبنان در چند ماه آینده به همراه خواهد داشت. به ویژه که پرونده لبنان پیچیدگی کمتری در مقایسه با دیگر پرونده های منطقه دارد. (پایگاه خبری العهد 1394/04/25)
رییس کمیته عالی انقلاب یمن نیز پس از توافق هستهای در وین در پیامی توافق هسته ای ایران با شش کشور را به حسن روحانی رییس جمهور ایران تبریک گفت. (خبرگزاری صدا و سیما 1394/04/24)
ب) درون کشورهای محور مقاومت: در قسمت قبل درباره تلاش محافل سیاسی و رسانهای غربی و وابسته برای حفظ تمایز دیدگاهها و آرایش سیاسی بین کشورهای متحد و رقیب ایران در منطقه در زمینه توافق هستهای سخن به میان آمد، اما این تلاشها به اینجا محدود نشد، آنها سعی کردند دیدگاه گروهها و جریانهای سیاسی مخالف توافق هستهای در درون کشورهای متحد ایران را نیز منعکس کنند، تا وانمود کنند اولا، در این کشورها نیز رویکرد یک دستی در قبال توافق هستهای وجود ندارد، ثانیا، صف آرایی بین ایران و جنبشهای مقاومت در برابر جریانهای وابسته در این کشورها را حفظ کنند.
به عنوان مثال، با وجود استقبالها و حمایتها از توافق هستهای در عراق، روزنامه الریاض چاپ عربستان در پایگاه اینترنتی خود برخی انتقادات مقامات عراقی را منعکس کرد. به گزارش این پایگاه اینترنتی، اسامه النجیفی، نماینده پارلمان عراق گفت: «امیدواریم این توافق ... فضای امنیت و ثبات در کشور ما ایجاد شود و تصفیه حساب های بین المللی و منطقه ای در خاک عراق به کلی کنار گذاشته شوند». الریاض همچنین به نقل از یک نماینده پارلمان عراق، که خواست نامش فاش نشود، گفت: «امیدواریم توافق حاصل شده میان ایران و شش قدرت جهان آغاز سیاست توجه به مسائل داخلی خود، دخالت نکردن در مسائل عراق از طریق حمایت از تعدادی از شبه نظامیان فرقه ای و بهبود اوضاع مردم ایران باشد.» (خبرگزاری صدا و سیما 1394/04/25)
الریاض همچنین اختلافات در عراق در زمینه توافق هستهای - که جدی هم نیست - را به اختلافات ایدئولوژیک بین شیعیان و اهل تسنن نیز تسری داد. شاید بتواند این اختلافات را عمیق و گسترده تر کند: "در بین سنی های عراقی صالح متلک از جمله افرادی است که موضعی منفی گرفته است. وی پیش از این، درباره توافق اتمی گفته بود این توافق باعث نگرانی سنی های عراق است و ممکن است نفوذ و دخالت جمهوری اسلامی ایران در عراق را گسترش بدهد."
در این جهت در کنار انعکاس حمایتها از توافق هستهای در لبنان برخی رسانهها نیز دیدگاههای منتقدان توافق هستهای در این کشور را منعکس کردند: به عنوان مثال، فادی کرم عضو فراکسیون «القوات اللبنانیه» (فالانژها) به حزب الله درباره آنچه تلاش برای استفاده از توافقنامه هسته ای برای تقویت موضع این حزب در داخل لبنان خواند هشدار داد و ادعا کرد: اگر از توافقنامه هسته ای برای تقویت یک گروه در برابر دیگر گروه ها در لبنان استفاده شود، اوضاع در کشور پیچیده تر خواهد شد. اما اگر حزب الله به دنبال تفاهم درباره مسایل داخلی کشور باشد، نتایج آن برای همه راضی کننده خواهد بود. غازی العریضی دیگر نماینده لبنانی هم گفت: عرصه جهانی شاهد شراکت بین ایران و آمریکا در جنگ با تروریسم خواهد بود. بدون شک این شراکت بر پرونده های منطقه هم تاثیرگذار خواهد بود و به همین علت باید منتظر بحران آفرینی های بیشتری باشیم. العریضی افزود: بعضی طرف های داخلی در لبنان تلاش خواهند کرد از توافقنامه هسته ای برای تقویت موضع خود استفاده کنند. عبدالرحیم مراد رئیس حزب الاتحاد لبنان توافقنامه هسته ای بین تهران و گروه پنج بعلاوه یک را به حسن روحانی رئیس جمهور ایران تبریک گفت و آن را توافقنامه تاریخی توصیف کرد که این کشور در آن پس از مذاکرات دشوار بر حق خود در استفاده صلح آمیز از فناوری هسته ای تاکید کرد. (پایگاه خبری العهد 1394/04/25)
ظاهرا محافل سیاسی و رسانهای صهیونیستی و وابسته در منطقه و جهان تحمل دیدن هیچ نشانهای از برداشتن شدن فاصلهها بین کشورهای منطقه را ندارند. ضمن اینکه با برجسته کردن حمایت متحدین منطقهای تهران در کنار دیدگاههای رقبای ایران درباره توافق هستهای، صف آرایی بین این دو گروه از کشورها و جریانهای سیاسی در کشورهای متحد ایران را حفظ و به این ترتیب زمینه برای مهار مقاومت اسلامی از طریق حفظ موازنه سیاسی و نظامی با متحدین منطقهای غرب فراهم شود. طبیعی است موفقیت در این سناریو زمینه را برای کاهش نقش آفرینی کشورهای غربی برای حفظ منافع خود در منطقه و هزینههای ناشی از آن فراهم میسازد.
ج) در جریان مقاومت: پیش از این بیان گردید محافل سیاسی و رسانهای بیگانه نمی خواهند توافق هستهای مرزبندیها بین ایران و رقبای منطقهای و بین مقاومت و رقبای سیاسی در عراق، لبنان و ... را بهم بریزد. در این قسمت بیان میشود که آنها حتی اتحاد ایدئولوژیک بین ارکان مقاومت در منطقه را نیز بر نمیتابند. به عبارت دیگر، این محافل نه تنها تحمل دیدن هیچ نشانهای از برداشتن شدن فاصلهها بین کشورهای منطقه را ندارند، بلکه همگرایی بین ایران و متحدین منطقهایش را نیز برنمیتابند، به همین علت شاهد تلاش آنها برای مخدوش کردن حمایت متحدین منطقهای تهران از توافق هستهای نیز هستیم. اولین گام برای مخدوش کردن حمایت متحدین ایران از توافق هستهای سود جویانه قلمداد کردن آن نزد افکار عمومی ایران و جهان است.
به عنوان مثال چنانچه گذشت عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان ادعا کرد: "امیدواریم که اگر توافقی اجرا شد، ایرانی ها از این توافق استفاده کنند تا وضع اقتصادی در ایران را بهبود بخشند و وضع مردم را بهبود بخشند نه اینکه از این توافق برای ماجراجویی در منطقه استفاده کنند." (خبرگزاری صدا و سیما 1394/04/26) یا وزیر خارجه قطر خالد بن محمد العطیه نیز گفت: "دیدگاه دیگر که ما دوست نداریم تحقق پیدا کند این است که این توافقنامه ابزارهای بیشتری به ویژه ابزارهای مالی به ایران خواهد داد تا به کارهایی که در عراق و سوریه و یمن انجام می داده است ادامه دهد. "(تلویزیون سی ان ان 1394/04/25)
ادعای «احتمال مصرف داراییهای آزاد شده ایران - در نتیجه تعلیق تحریمها - برای تقویت مقاومت اسلامی – یا آنچه آنها تروریسم میخوانند- در منطقه»، میتواند بیانگر این باشد که توافق هستهای که منجر به تعلیق تحریمها میشود برای متحدین ایران منفعت دارد. بنابراین حمایت آنها از توافق هستهای سودجویانه است.
سودجویانه قلمداد شدن این حمایتها، یک هدف دیگر نیز میتواند داشته باشد، و آن بر انگیختن حساسیت افکار عمومی ایران و حتی جهان درباره حمایتهای مالی و اقتصادی تهران از مقاومت. به نظر میرسد محافل غربی و وابسته برای موفقیت این سناریو روی شرایط اقتصادی کشور حساب کردهاند. به این معنا که تصور میکنند مسائل اقتصادی در ایران سبب شده مردم حمایت اقتصادی تهران از مقاومت را برنتابند.
ادعای ابراهیم النحاس، استاد دانشگاه ملک سعود ریاض در مصاحبه با شبکه تلویزیونی العربیه 1394/04/24 از این منظر ارزیابی میگردد: "با توجه به خوشحالی نسل جوان در ایران ما امیدواریم این توافقنامه باعث شود این کشور از خط مشی انقلابی به یک نظام مدنی در آینده تبدیل شود. انگیزه اصلی نظام ایران از این توافقنامه دستیابی به مبالغ هنگفت برای حفظ موجودیت آن و نیز در عین حال توسعه داخلی این کشور است. بنابراین چشمان ناظر در داخل ایران قویتر خواهد بود. بدون شک سران شورای همکاری خلیج فارس در دیدار با رئیس جمهور آمریکا در کمپ دیوید تضمین هایی دریافت کردند تا ایران از این پول ها برای حمایت از تروریسم و افراط گرایی در منطقه خاورمیانه استفاده نکند."
4- تلاش برای همگرایی اعراب و تلآویو در برابر ایران:
اما جلوگیری از تاثیر توافق هستهای بر همگرایی مقاومت اسلامی با رقبای منطقهای تنها هدف محافل سیاسی و رسانهای صهیونیستی و وابسته نیست، این محافل سعی میکنند- با تهدیدی مشترک نشان دادن توافق هستهای برای تلآویو و کشورهای عربی و همچنین نشانه همگرایی ایران و آمریکا و پشت کردن واشنگتن به متحدین منطقهای خود (از جمله اعراب) نشان دادن این توافق- وحدت استراتژیک بین رژیم صهیونیستی و اعراب نیز ایجاد کنند.
پایگاه اینترنتی دبکا فایل 1394/04/25با اشاره به اینکه "توافق هسته ای ایران موجب شده است اسرائیل در واشنگتن به حاشیه رانده و در مقابل ایران به شریک و متحد اصلی آمریکا تبدیل شود" خبر داد: "کابینه رژیم اسرائیل چند ساعت پس از دستیابی ایران و قدرت های جهانی به توافق هسته ای در وین، نشست امنیتی ویژه ای به منظور بحث در مورد پیامدهای آن برگزار کرد. کابینه اسرائیل در این نشست توافق هسته ای را رد و اعلام کرد این توافق برای اسرائیل الزام آور نیست."
البته پایگاه اینترنتی دبکا فایل تصریح کرد: بیانیه کابینه اسرائیل چیزی فراتر از بیان یک احساس مشترک با ملک سلمان، پادشاه عربستان و عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر در مواجهه با دیوار آهنی که اوباما و جان کری، وزیر امور خارجه وی در منطقه برای ایران ساخته اند، نیست.
بنابراین گزارش، این دونفر [ اوباما و کری] بدون هیچ ملاحظه ای اسرائیل و همسایگان عرب آن را رها کردند تا با ایران دست بدهند. این رویکرد واشنگتن در تغییر متحدان یک واقعیت ژئوپلیتیکی جدید در منطقه ایجاد خواهد کرد. نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی درخواست کرد این رژیم با کشورهای عرب خلیج فارس از جمله عربستان، مصر و اردن علیه ایران ائتلاف کند.
· مقدمه:
رژیم صهیونیستی از آغاز مذاکرات هستهای نقش پلیس بد را در مذاکرات هستهای ایفاء کرده است، رژیمی که تهدید نظامی میکند و همواره با روند مذاکرات مخالف است و در نهایت نیز توافق هستهای را توافقی بد قلمداد میکند. پس از توافق هستهای در وین این مخالفتها حول دو محور تبلیغی زیر با شدت بیشتری ادامه پیدا کرد:
1- توافق هستهای، تهدیدی مشترک برای غرب، تلآویو و کشورهای عرب منطقه است.
2- توافق هستهای نشانه همگرایی ایران و آمریکا و پشت کردن واشنگتن به متحدین منطقهای خود (از جمله اعراب) است.
برخی رسانهها از متمرکز شدن رژیم اسرائیل بر تقویت تحرکات در مخالفت با توافقنامه در کنگره و بدست آوردن حمایت شمار کافی از نمایندگان جمهوریخواه و دموکرات را به منظور جلوگیری از لغو تحریمهای ایران خبر دادند. این در حالی است که به نظر میرسد کنگره اساسا نمیتواند به توافقهایی که صدها کارشناس و چندین مقام ارشد فنی و دیپلماتیک کشورهای مهم جهان هزاران ساعات وقت برای به نتیجه رساندن آن صرف کردهاند و قرار است شورای امنیت سازمان ملل نیز در روزهای آینده برای آن قطعنامه صادر کند رای منفی بدهد. بنابراین باید اهداف دیگری در ورای جنجال آفرینی رژیم صهیونیستی در زمینه توفق هستهای وجود داشته باشد در این نوشتار سعی میشود این اهداف تبیین گردد:
1- نقش دیپلماتیک رژیم صهیونیستی در مذاکرات هستهای:
رژیم صهیونیستی از آغاز مذاکرات هستهای نقش پلیس بد را در مذاکرات هستهای ایفاء کرده است، رژیمی که تهدید نظامی میکند و همواره با روند مذاکرات مخالف است و در نهایت نیز توافق هستهای را توافقی بد قلمداد میکند.
مخالفتها و اعتراضات رژیم صهیونیستی با روند مذاکرات هستهای - همانند مخالفتهای کنگره آمریکا و دولت فرانسه و اعراب - همواره کارکردهای سیاسی و تبلیغی برای دیپلماسی غرب در برابر ایران داشته است که اهم آنها عبارت بوده است از:
- افزایش قدرت چانه زنی مذاکره کنندگان غربی در برابر ایران، به هر حال چند صدایی یکی از مهمترین ابزارهای افزایش قدرت چانه زنی در مذاکرات دیپلماتیک است.
- فرصت قلمداد شدن دولت اوباما در ایران و تشویق تهران به استفاده از این فرصت برای دادن حداکثر امتیازهای هستهای
- تلاش برای تعدیل یا توقف مطالبات ایران از غرب در مذاکرات هستهای
- غافل کردن ایران از داشتههای ملی، منطقهای و بین المللی خود و کنترل تاثیر آن بر تقویت اهرمهای فشار تهران بر پنج به علاوه یک در مذاکرات.
جالب این که دیگر بازیگرانی که نقش پلیس بد (مانند فرانسه) را ایفا میکردند، قبلا نقش پلیس خوب را ایفاء میکردند ولی رژیم صهیونیستی هیچ گاه از ایفای نقش پلیس بد در زمینه برنامه هستهای خسته نشد.
به عنوان مثال، پیش از این زمانی که تروئیکای اروپایی (فرانسه، المان و انگلیس) در مقام مذاکره کنندگان نقش میکردند، هم نقش رژیم صهیونیستی، دولت جنگ طلب جرج بوش پسر و وزارت دفاع آمریکا بود. و در مقاطعی نیز وقتی تنشها بین ایران و تروئیکای اروپایی (فرانسه، المان و انگلیس) تشدید میشد و اروپاییها برای تشدید فشار بر تهران به صف رژیم صهیونیستی و آمریکا میپیوستند، روسیه و چین خواسته یا ناخواسته ایفاگر نقش پلیس خوب میشدند و سعی میکردند کانالهای ارتباطی دیپلماتیک با ایران کاملا قطع نشود.
2- اما پس از توافق هستهای در وین، چرا؟
پس از توافق هستهای در وین مخالفتها با شدت بیشتری ادامه پیدا کرد. این مخالفتها در اراضی اشغالی تا جایی پیشرفت که کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی سه شنبه اعلام کرد "تل آویو به تعهدات ذکر شده در چارچوب توافق به دست بین ایران و گروه پنج به علاوه پایبند نیست"، و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل توافقنامه وین را «یک اشتباه بزرگ تاریخی» دانست. (خبرگزاری ایتارتاس 1394/04/25) و شبکه تلویزیونی العربیه 1394/04/25 از متمرکز شدن اسرائیل بر تقویت تحرکات در مخالفت با توافقنامه در کنگره و بدست آوردن حمایت شمار کافی از نمایندگان جمهوریخواه و دموکرات را به منظور جلوگیری از لغو تحریمهای ایران خبر داد. هر چند به گفته قانونگذاران آمریکایی بنیامین نتانیاهو برای رسیدن به این هدف در کنگره راه دشواری پیش رو دارد.
بر اساس قانون جدیدی که بارک اوباما رئیس جمهور آمریکا نیز آن را امضا کرد، کنگره شصت روز فرصت دارد توافق هسته ای با ایران را بازنگری کند. هر چند محافل سیاسی و رسانهای بیگانه غالبا وانمود میکنند که توافق هستهای در کنگره با چالشهای اساسی روبرو خواهد شد. اما به نظر میرسد کنگره نمیتواند به توافقهایی که صدها کارشناس و چندین مقام ارشد فنی و دیپلماتیک کشورهای مهم جهان هزاران ساعات وقت برای به نتیجه رساندن آن صرف کردهاند و قرار است شورای امنیت سازمان ملل نیز در روزهای آینده برای آن قطعنامه صادر کند رای منفی بدهد.
اما در این میان تلاش محافل صهیونیستی برای اینکه توافق هستهای، هم تهدیدی مشترک برای غرب، تلآویو و کشورهای عرب منطقه و هم نشانه همگرایی ایران و آمریکا و پشت کردن واشنگتن به متحدین منطقهای خود (از جمله اعراب) قلمداد گردد، جلوه بیشتری داشت.
عوفر گندلمان، سخنگوی رژیم صهیونیستی با بیان این ادعا که ایران تمام توان خود را برای تولید سلاح های هسته ای به کار میگیرد، افزود: میلیاردها دلار از دارائی های آزاد شده ایران بر اساس توافقنامه وین مطمئنا به تامین هزینه جنگ های منطقه ای، درگیری و خونریزی بیشتر اختصاص می یابد که این موضوع، خطر بزرگی برای دولت های عربی منطقه، اسرائیل و جهان است. (اسکای نیوز عربی 1394/04/24)
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر کابینه رژیم اشغالگر قدس هم در گفتگوی اختصاصی با ان بی سی نیوز آمریکا گفت: "توافق اخیر یک اشتباه بزرگ است که سرنوشت اسرائیل، کشورهای عرب و همه دنیا را تحت تاثیر خود قرار می دهد". (ان بی سی نیوز 1394/04/25)
دان مرگلیت کارشناس روزنامه عبری «اسراییل الیوم» روز چهارشنبه گفت: «باراک اوباما رییس جمهور آمریکا کلید اداره امور خارومیانه را به دست ایران سپرد.» مرگلیت افزود: توافق هسته ای با ایران باعث می شود آمریکا هم پیمانان عرب خود را کنار گذارد.
این ادعا در حالی مطرح میشود که عبداللطیف الزیانی دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس روز چهارشنبه اعلام کرد جان کری وزیر امور خارجه آمریکا همتایان خود در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را از جزئیات توافق هسته ای با ایران آگاه کرد. به گزارش خبرگزاری اسپوتنیک 1394/04/24، الزیانی گفت: جان کری بر پایبندی کشورش به نتایج نشست سران آمریکا- کشورهای خلیج فارس که اخیرا در کمپ دیوید آمریکا برگزار شد و بر ادامه هماهنگی و رایزنی با شورای همکاری برای تحقق منافع مشترک و تقویت امنیت و ثبات در منطقه تاکید کرد.
الزیانی افزود، کری شب گذشته در تماس های تلفنی، وزیران امور خارجه کشورهای عربی خلیج فارس را از جزئیات توافق با ایران آگاه کرد. وی افزود وزیران امور خارجه شورای همکاری ابراز امیدواری کردند این توافق به از بین رفتن نگرانی ها درباره برنامه هسته ای ایران منجر شود و امنیت و ثبات منطقه را حفظ کند و مانع مسابقه تسلیحاتی در منطقه شود.
به نظر میرسد، محافل صهیونیستی چند هدف اساسی از این رویه دارند:
الف) توجیه لزوم وحدت و همگرایی بین تلآویو و اعراب:
ب) باج خواهی از آمریکا و اروپا
ج) باز سازی وجهه بین المللی رژیم صهیونیستی
الف) توجیه لزوم وحدت و همگرایی بین تلآویو و اعراب
رژیم صهیونیستی «وصله ناجور» در منطقه: رژیم صهیونیستی در منطقه به لحاظ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی همواره کشوری «منزوی» و «ناهمخوان» بوده است. شاید هیچ تعبیری مانند «وصله نچسب» یا «وصله ناجور» نتواند این انزوا را توصیف کند. بر این اساس رژیم صهیونیستی در چند دهه گذشته وصلهای نچسب و ناجور در منطقه بوده است.
دیپلماسی ناشیانه رژیم صهیونیستی در زمینه برنامه هستهای ایران بخصوص در دو سال گذشته و ادامه آن حتی پس از توافق هستهای در وین عرصه را برای رژیم صهیونیستی تنگتر کرد و سبب شد این رژیم حتی در بین متحدین غربی خود منزوی شود.
تا جایی که برخی صاحبنظران دخالت مستمر و ناشیانه شخص نتانیاهو در سیاست آمریکا و کشورهای مهم جهان را عامل شکست سیاست رژیم صهیونیستی در قبال ایران دانستند.
آکیوا الدار، روزنامه نگار، در المانیتور 1394/04/24 با اشاره به اینکه "شخص نتانیاهو با اصرار بر دخالت مستمر و ناشیانه در سیاست آمریکا و کشور مهم جهان مسئول شکست سیاست رژیم صهیونیستی در قبال ایران است" افزود: "اگر نتانیاهو وزیر خارجه ای کارکشته در کنار خود داشت تا توازن را برقرار کند، شاید به نتانیاهو درباره دخالت های ناشیانه مستمر او در سیاست آمریکا هشدار می داد. اگر او دور و برش را با افراد بله قربان گو پر نمی کرد، شاید کسی به او می گفت تهدیدش مبنی بر نپذیرفتن اقدامات قدرت های جهانی درست به تهدید دُمی می ماند که بخواهد مانع جنبیدن سگ شود."
همزمان فیلیپ هاموند وزیر امور خارجه انگلیس روز چهارشنبه گفت: اسرائیل خواستار «بن بست دائمی» با ایران است و این مسئله نشان می دهد اسرائیل از هیچگونه موافقتنامه هسته ای با ایران استقبال نخواهد کرد. (اسوشیتدپرس 1394/04/24)
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه چهارشنبه در واکنش به مواضع و اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی، خودداری از اظهارنظرهای مبتنی بر احساس درباره توافق هسته ای را پیش از بررسی آن خواستار شد. به گزارش خبرگزاری ایتارتاس 1394/04/25لاوروف درباره واکنش اسرائیل به توافق هسته ای ایران گفت: «شاید باید تا زمانی که همه کشورها متن توافق را بررسی نکرده اند، از هر گونه اظهارنظر احساسی درباره دستیابی به توافق خودداری کرد.» وی گفت: «این توافق حاوی توازن معتبر، قابل بررسی و عادلانه ای است که نه تنها اجرای توافقنامه، بلکه تقویت رژیم منع تولید و گسترش تسلیحات هسته ای را تضمین می کند و در عین حال حق فعالیت های صرفاً صلح آمیز هسته ای را تضمین می کند.»
تلاش برای «وصله جور» کردن رژیم صهیونیستی در منطقه: به نظر میرسد هدف رژیم صهیونیستی از تهدید قلمداد کردن توافق هستهای برای خود و کشورهای عربی و ادعای اتحاد ایران با آمریکا در برابر اعراب، توجیه لزوم وحدت و همگرایی بین تلآویو و اعراب یا به تعبیر دیگر «وصله جور» کردن رژیم صهیونیستی در منطقه است.
دان مرگلیت کارشناس روزنامه عبری «اسراییل الیوم» روز چهارشنبه گفت: اسراییل، عربستان، مصر، اردن، ترکیه و کشورهای حوزه خلیج فارس برای مهار کردن جاه طلبی های هسته ای ایران تروریست همکاری خواهند کرد.
پایگاه اینترنتی دبکا فایل 25/04/1394 با اشاره به اینکه "توافق هسته ای ایران موجب شده است اسرائیل در واشنگتن به حاشیه رانده و در مقابل ایران به شریک و متحد اصلی آمریکا تبدیل شود" خبر داد: "کابینه رژیم اسرائیل چند ساعت پس از دستیابی ایران و قدرت های جهانی به توافق هسته ای در وین، نشست امنیتی ویژه ای به منظور بحث در مورد پیامدهای آن برگزار کرد. کابینه اسرائیل در این نشست توافق هسته ای را رد و اعلام کرد این توافق برای اسرائیل الزام آور نیست."
البته پایگاه اینترنتی دبکا فایل تصریح کرد: بیانیه کابینه اسرائیل چیزی فراتر از بیان یک احساس مشترک با ملک سلمان، پادشاه عربستان و عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر در مواجهه با دیوار آهنی که اوباما و جان کری، وزیر امور خارجه وی در منطقه برای ایران ساخته اند، نیست.
بنابراین گزارش، این دونفر [ اوباما و کری] بدون هیچ ملاحظه ای اسرائیل و همسایگان عرب آن را رها کردند تا با ایران دست بدهند. این رویکرد واشنگتن در تغییر متحدان یک واقعیت ژئوپلیتیکی جدید در منطقه ایجاد خواهد کرد.
نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی درخواست کرد این رژیم با کشورهای عرب خلیج فارس از جمله عربستان، مصر و اردن علیه ایران ائتلاف کند.
به گزارش شبکه تلویزیونی المنار 1394/04/24، نگرانیهای زیادی درباره نتایج توافق بر رژیم اشغالگر صهیونیستی وجود دارد و همین باعث شده است شماری از مسئولان این رژیم خواستار ائتلاف با کسانی شوند که کشورهای میانه روی عربی توصیف می شوند.
ایهود باراک نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی به تلویزیون این رژیم گفت: «اسرائیل باید از این فرصت برای ترتیبات امنیتی منطقه ای با عربستان و کشورهای عرب خلیج فارس و مصر و اردن استفاده کند.»
روزنامه اسرائیل الیوم نیز نوشت این توافق باعث می شود اسرائیل و عربستان و هم پیمانان آمریکا درباره تأسیس همکاری امنیتی در برابر ایران رایزنی کنند زیرا واشنگتن آنها را در پرتگاه رها کرده است.
ب) باج خواهی از آمریکا و اروپا:
ظاهرا یکی از اهداف جنجال آفرینی رژیم صهیونیستی بر ضد توافق هستهای باج خواهی از آمریکا و اروپا بوده است. طبیعتا وقتی رژیم صهیونیستی توافق هستهای را تهدیدی برای خود قلمداد میکند، غرب برای کنترل این تهدیدات باید حمایت مالی و تسلیحاتی بیشتر از تلآویو بنماید.
ظاهرا فشارهای رژیم صهیونیستی و به تبع آن لابی صهیونیستی در آمریکا بر دولت آمریکا موثر بوده به همین علت در بحبوحه اظهار نگرانی رژیم صهیونیستی از توافق هسته ای ایران، روزنامه نیویورک تایمز گزارشی درباره تصمیم دولت آمریکا به افزایش کمک نظامی به رژیم اسرائیل منتشر کرد. شبکه تلویزیونی سی ان ان 1394/04/25 پس از انتشار گزارش روزنامه نیویورک تایمز در مورد تصمیم دولت آمریکا به افزایش کمک نظامی به اسرائیل، با خبرنگار خود در واشنگتن دی سی گفتگو کرد.
میشل کازینسکی گفت: نخست وزیر اسرائیل پس از حصول توافق با ایران، آن را اشتباهی تاریخی دنیا توصیف کرده بود. انتقادی شدیدتر از این انتقاد نمی تواند وجود داشته باشد. همچنین برخی از سیاستمداران جمهوریخواه آمریکایی نیز منعکس کننده انتقادات اسرائیل در داخل آمریکا بودند و به نوعی به بزرگترین همپیمان نخست وزیر اسرائیل در داخل آمریکا تبدیل شدند.
خبرنگار سی ان ان اضافه کرد: کاخ سفید بلافاصله پس از اعلام توافق، با کشورهای منطقه مثل عربستان سعودی، امارات عربی متحده و نیز با بنیامین نتانیاهو تماس تلفنی برقرار کرد. محتوای پیام های مبادله شده در این تماس های تلفنی عموما مثبت بوده است. عربستان سعودی تمجید کرد و گفت که مشتاق است تا روی این توافقنامه کار شود اما این ظاهر علنی تماس ها است ما می دانیم که نگرانی ها بسیار عمیق است. آمریکا و همپیمانان اروپایی اش مشتاق هستند که کار را به پیش ببرند. ما می دانیم که اروپا مشتاق است تا تحریم های ایران را بردارد و با ایران داد و ستد کند. همپیمانان آمریکا در خلیج (فارس) نگران هستند که وقتی ایران پول زیادی بدست آورد و میلیارد ها دلار پول بدست ایران برسد ، چه میزان از این پول برای بی ثبات کردن منطقه صرف خواهد شد و چه میزان از این پول صرف تامین مالی تروریسم خواهد شد؟ درحالیکه آنها (ایرانی ها) مدت زمان طولانی مشغول این کار بوده اند.
خبرنگار سی ان ان افزود: آمریکا تلاش می کند این نگرانی ها را کاهش دهد. روزنامه نیویورک تایمز گزارش داد که آمریکا پیشنهاد کمک نظامی بیشتر به اسرائیل را مطرح کرده است. هم اکنون کاخ سفید این گزارش را تائید نکرده است اما تاکید می کند که بسته خاصی پیشنهاد نشده است بلکه آنها می خواهند مشورت های فشرده را با اسرائیل داشته باشند تا روابط با اسرائیل را تقویت کنند و مشارکت قوی برای «متوقف کردن فعالیت های بی ثبات کننده ایران» را تقویت کنند. منظور از این نوع بیان، همان دادن کمک نظامی بیشتر به اسرائیل است. آمریکا می گوید در این مقطع چنین چیزی نیست و نمی خواهند که وارد چنین گفتگوهایی شوند اما روشن است که در آینده اتفاق خواهد افتاد.
ج) بازسازی وجهه بین المللی رژیم صهیونیستی
چنانچه گذشت رژیم صهیونیستی همواره با روند مذاکرات و توافق هستهای مخالف بود و اعتراضهای شدید اللحنی را نیز اعلام کرده است. با این مقدمه طبیعی است توافق در وین شکست برای این رژیم قلمداد میگردد.
روزنامه هاآرتص 1394/04/25 در این باره نوشت: پس از اعلام توافق هسته ای ایران، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل به قمارباز مستاصلی شبیه بود که همه دارایی خود را باخته است. این روزنامه صهیونیستی در پایگاه اینترنتی در ادامه با اشاره به مواضع نتانیاهو پس از توافق هستهای حتی افزود: اما اکنون وی تصمیم گرفته است آنچه را که از روابط آمریکا و اسرائیل باقی مانده است نیز نابود کند. توافق هسته ای ایران که وی به خاطر آن به رئیس جمهور آمریکا اعلام جنگ سیاسی داده بود و تمام قوانین در روابط دیپلماتیک بین دو متحد را زیر پا گذاشته بود، به واقعیت بدل شده است.
ظاهرا پس از توافقات وین محافل سیاسی و رسانهای غربی و صهیونیستی سعی میکنند با انعکاس مواضع تهاجمی مقامات رژیم صهیونیستی و تلاش مقامات غربی برای دلجویی از تلآویو، موضع بین المللی رژیم صهیونیستی را همچنان «فعال» نشان داده و وجهه تلآویو را بازسازی نمایند.
سفر مقامات غربی به اراضی اشغالی و تلاش آنها برای توجیه منافع توافق هستهای در وین برای غرب و منطقه و رژیم صهیونیستی از این منظر ارزیابی میگردد. به گزارش خبرگزاری فرانسه 1394/04/24 از لندن، فیلیپ هاموند نخست وزیر انگلیس چهارشنبه اعلام کرد امشب به اسرائیل می رود تا درباره توافق هسته ای که در وین با ایران منعقد شد با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل گفتگو کند. برخی رسانهها نیز خبر دادند: اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا هفته آینده به اسرائیل سفر خواهد کرد. این اقدام نیز تلاشی خواهد بود برای تلطیف ضربه ای که اسرائیل (از جانب توافق هستهای) دریافت کرده است.
نباید از این واقعیت غافل شد که لابی صهیونیستی در آمریکا و اروپا همچنان پر قدرت و با نفوذ است و محافل سیاسی آمریکا و اروپا چارهای جز مدارا کردن با مقامات رژیم صهیونیستی ندارند.
شایان ذکر است آیپک از کنگره آمریکا خواسته است توافق هسته ای ایران را رد کند. به گزارش پایگاه اینترنتی روزنامه تایمز آو اسرائیل 1394/04/25، آیپک معتقد است این توافق شاخص های حیاتی را که این لابی طرفدار اسرائیل در هفته های اخیر بر روی آنها تاکید کرده بود، شامل نمی شود.
کمیته امور عمومی آمریکا اسرائیل روز چهارشنبه در بیانیه ای که پس از کنفرانس خبری باراک اوباما منتشر شد، اعلام کرد کنگره باید این توافق را رد کند و از دولت بخواهد با همکاری متحدانش همچنان به اعمال فشار اقتصادی بر ایران ادامه دهند و در عین حال پیشنهاد ادامه مذاکرات به منظور دستیابی به توافق بهتر را مطرح کند. توافقی که حقیقتا تمام راه های ایران را برای دستیابی به سلاح های هسته ای ببندد.
روز سه شنبه آیپک درمورد توافق هسته ای ایران ابراز بدبینی کرد اما تا زمانی که جزئیات آن منتشر نشد از طرح درخواست برای رد آن خودداری کرد.
· مقدمه:
با وجود جنجال آفرینی که در زمینه بازنگری متن جمع بندی مذاکرات هستهای در کنگره آمریکا میشود، برخی شواهد حکایت از این دارد که این بازنگری صوری است و کنگره نمیتواند برای تصویب و اجرای توافق مانع تراشی کند. در ادامه سعی میشود ادلهای که برای این مطلب وجود دارد بیان گردد.
در عین حال، این پرسش نیز مطرح میشود که اگر کنگره آمریکا نمیتواند برای تصویب و اجرای توافق هستهای مانع تراشی کند، سناریو بازنگری کنگره چه اهداف سیاسی و تبلیغی را دنبال میکند؟ جواب دادن به این پرسش بخش دیگری از این نوشتار را به خود اختصاص داده است.
1- بازنگری کنگره در متن جمع بندی مذاکرات هستهای:
بر اساس قانون جدیدی که بارک اوباما رئیس جمهور آمریکا نیز آن را امضا کرد، کنگره شصت روز فرصت دارد توافق هسته ای با ایران را بازنگری کند. هرچند از همان ابتدا کارشکنیهایی در کنگره درباره این مهلت شصت روزه نیز در حال شکلگیری است.
به نوشته پایگاه اینترنتی پولیتیکو 23/04/1394 در ماه گذشته دو ضرب الاجل نقض شده است. به علاوه این مذاکرات زمانی را که کنگره آمریکا تعیین کرده بود، نیز از دست داد. به همین علت کنگره به جای سی روز، اکنون دو ماه فرصت دارد تا توافق حاصله را بازبینی کند. سناتور باب کورکر گفته است بعید است تا پیش از ماه سپتامبر کنگره درباره توافقنامه احتمالی میان ایران و پنج به علاوه یک رای گیری کند.
بر اساس این گزارش دوره شصت روزه برای بازنگری در توافق هسته ای ایران از زمانی شروع می شود که برخی اسناد از جمله مجوزهای مدیر اطلاعات ملی آمریکا به کنگره تحویل شود که این کار ممکن است چند روز طول بکشد. همچنین کورکر که رئیس کمیته روابط خارجی سنا است گفت بعید می دانم پیش از پایان هفته به اینجا بیاییم و البته بعد از آن است که مهلت شصت روزه شروع می شود. بعد از آن وقتی که قانونگذاران از تعطیلات ماه اوت بازگردند فرصت خواهند داشت درباره توافقنامه ایران رای گیری کنند. کنگره پس از پایان تعطیلات ماه اوت، هشتم سپتامبر کار خود را آغاز می کند که از امروز سه شنبه پنجاه و شش روز دیگر می شود.
بنابراین کورکر و اد رویس رئیس امور خارجه مجلس نمایندگان آمریکا احتمالا تا اواسط ماه سپتامبر که قرار است درباره این توافقنامه رای گیری شود، فرصت خواهند داشت رایزنیهای خود را انجام دهند. همچنین بر اساس این جدول زمانی، اواخر ماه ژوئیه نیز جلسات استماع و تحقیق و موضع گیریهای تند علیه توافق هسته ای آغاز می شود، توافقنامه ای که انتظار می رود امروز سه شنبه اعلام شود.
2- ادعاها درباره چالش های پیش روی توافق هستهای در کنگره:
در مجموع محافل سیاسی و رسانهای بیگانه وانمود میکنند که توافق هستهای در کنگره با چالشهای اساسی روبرو خواهد شد. به عنوان مثال یک سناتور آمریکایی تاکید کرد: "توافقنامه هسته ای احتمالی با ایران با مخالفت شدید کنگره روبرو خواهد شد". سناتور تام کاتن در روز دوشنبه در گفتگو با شبکه تلویزیونی سی ان ان گفت: با توجه به مسیر مذاکرات درسه ماه گذشته و برخی از مذاکراتی که ما درباره آن می شنویم، یک مخالفت علنی در کنگره با اعطای صدها میلیارد دلار پول به ایران به وجود خواهد آمد. (پایگاه اینترنتی شبکه تلویزیونی سی ان ان 1394/04/23)
سناتور میچ مک کانل نیز اعلام کرد اعضای کنگره مخالف توافق با ایران هستند. مک کانال پس از تقویت احتمال توافق با ایران در گفتگو با شبکه فاکس گفت: «دولت اوباما برای قبولاندن این توافق در واشنگتن با دشواری های زیادی مواجه است.» (خبرگزاری ریانووستی 1394/04/22)
پایگاه اینترنتی روزنامه آمریکایی واشنگتن تایمز 22/04/1394 هم نوشت، در واشنگتن قانونگذاران ارشد درباره اجرایی شدن توافق ابراز تردید کردند و گفتند در صورت دستیابی به توافق ضعیف، رئیس جمهور اوباما با مقاومت کنگره مواجه خواهد شد.
رهبران جمهوری خواه نیز روز یکشنبه اعلام کردند هرگونه توافق هسته ای با ایران با مخالفت شدید کنگره که تحت کنترل جمهوری خواهان است، مواجه خواهد شد. (روزنامه وال استریت ژورنال 1394/04/22)
3- آیا کنگره آمریکا میتواند با جمع بندی مذاکرات وین مخالفت کند؟
اما در این مرحله از مذاکرات هستهای پرسشی که مطرح میشود این است که آیا اساسا کنگره آمریکا میتواند با توافقاتی که در وین حاصل شده است مخالفت کند؟ توافقهایی که صدها کارشناس و چندین مقام ارشد فنی و دیپلماتیک کشورهای مهم جهان هزاران ساعات وقت برای به نتیجه رساندن آن صرف کردهاند و شورای امنیت سازمان ملل نیز برای آن قطعنامه صادر کرده است؟
فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اروپا دیروز در گفتگو با تلویزیون دولتی فارسی زبان خبر داد: ارائه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل (درباره توافقات در وین) تا چند روز دیگر انجام می شود. برخی کارشناسان معتقدند اگر شورای امنیت سازمان ملل درباره توافقات وین قطعنامهای صادر کند دیگر کنگره آمریکا نمیتواند با توافقات وین مخالت کند. بنابراین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل نقض کننده بازبینی توافقنامه وین در کنگره آمریکا است: اگر توافقنامه هسته ای بین ایران و گروه پنج بعلاوه یک در شورای امنیت تایید شود، کنگره نخواهد توانست در مسیر اجرای آن مانع تراشی کند. همزمان با موضع سرسختانه بازها در واشنگتن به نظر می رسد ایرانیها باید به توافقنامه ای تکیه کنند که ابتدا در شورای امنیت تایید شود. در این صورت تایید توافقنامه در کنگره آمریکا جنبه صوری خواهد داشت. ناظران معتقدند این سناریو بیشترین احتمال را دارد. تایید هر توافقنامه ای در شورای امنیت بدون وتو خواهد بود، زیرا کشورهای عضو پیشتر با آن در وین موافقت کرده اند. با توجه به صدور قطعنامه الزام آور در شورای امنیت، پارلمان های کشورهای مذاکره کننده نخواهند توانست مانعی در مسیر آن ایجاد کنند. (شبکه روسیا الیوم 1394/04/21)
البته آلن ایر سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه آمریکا در گفتگو با تلویزیون آمریکا تناقض بین این دو را رد کرد و گفت: "نه این پروسه های جداگانه است". هر چند در ادامه وی به مطلبی اشاره میکند که سخن پیشین وی را نقض میکند. وی افزود: الان شورای امنیت سازمان ملل متحد این قطعنامه های گذشته را لغو خواهند کرد و یک قطعنامه جدید صادر خواهد کرد با بعضی محدودیت ها بر برنامه هسته ای ایران که قید شده در این توافق و خارج از آن، کنگره می تواند این را مرور کند ولی همانطور که پرزیدنت اوباما گفتند هر لایحه کنگره که این توافق را تضعیف بکند یا خراب کند وتو خواهد کرد.
اوباما پس از اعلام جمع بندی مذاکرات وین گفت: اگر کنگره تحریم ها را در واقع بخواهد برگرداند یا بخواهد این توافق را لغو بکند آن را وتو خواهد کرد.
رئیس مرکز مطالعات بین المللی اتریش نیز گفت: کنگره آمریکا توافق هسته ای احتمالی ایران را رد نخواهد کرد. هانس گاردنر با اشاره به اینکه "حتی اگر این توافق امضا شود باید کنگره آمریکا در طی دو ماه نظر خود را درباره این توافق اعلام کند. کنگره در دو ماه آینده انتقادات و اعتراضات زیادی به این توافق خواهد داشت" افزود: "ولی فکر نمی کنم کنگره با این توافق به صورت رسمی مخالفت یا آن را رد کند و کاخ سفید در نهایت پیروز خواهد شد". (تلویزیون الجزیره 1394/04/23)
ولید فارس مشاور کنگره آمریکا در امور غرب آسیا نیز گفت: بر اساس اطلاعاتی که کنگره آمریکا دارد، رئیس جمهور اوباما و وزیر خارجه وی می خواهند این توافق را امضا کنند و ایرانی ها نیز به این مسئله واقفند که نتیجه به سود تهران است. ایرانی ها در محاسبات خود فکر می کنند کنگره آمریکا شصت روز زمان دارد تا درباره این توافق نظر دهد و در هر صورت، ایرانی ها فکر می کنند اوضاع به پیش می رود. البته وی در ادامه افزود: "آنچه را که مقامات ایرانی درک نمی کنند این است که دولت رئیس جمهور اوباما قادر است این توافق را قطع نظر از موضع کنگره اجرا کند ولی برای این که اجرا بعد قانونی داشته باشد باید نظر مثبت کنگره را به دست آورد که تا آخر دوره ریاست جمهوری وی این نظر مثبت به دست نخواهد آمد". (تلویزیون بی بی سی عربی 1394/04/23)
معاون سابق وزیر امور خارجه آمریکا درباره توافق هسته ای احتمالی گفت: "باراک اوباما در نهایت خواهد توانست کنگره را متقاعد کند تا با دولت همراهی کند". نیکلاس برنز درباره نقش کنگره در آمریکا در مورد توافق گفت: "ما بحث دشواری در آمریکا خواهیم داشت. من فردا در کمیته مجلس نمایندگان حضور خواهم یافت که حضور من و ارائه گزارش من درباره توافق ایران خواهد بود. به نظر من افراد زیادی پرسش های محکمی دارند اما در نهایت رئیس جمهور اوباما و جان کری می توانند این استدلال متقن را بکنند که اگر همه گزینه ها برای جلوگیری از تبدیل شدن ایران به قدرت دارنده تسلیحات هسته ای وجود داشته باشد، این توافق بهترین گزینه ها خواهد بود چون برنامه شان را به مدت ده سال مسدود می کند. وی همچنین افزود: باراک اوباما در نهایت خواهد توانست کنگره را متقاعد کند تا با دولت همراهی کند. مردم آمریکا نیز از این توافق حمایت خواهند کرد و اگر حمایت نکنند من متعجب خواهم شد". (شبکه تلویزیونی سی ان ان 1394/04/23)
4- اهداف سیاسی سناریو «بازنگری کنگره بر توافقات وین» چیست؟
در پایان این پرسش مطرح میشود که اهداف سیاسی و تبلیغی که در ورای سناریو «بازنگری کنگره بر توافقات حاصله در وین در مهلت شصت روزه» چیست؟
الف) فرصتی دیگر برای غرب جهت به تعویق انداختن تحریمها: بر اساس قانون مصوب کنگره در ماه مه، تا قبل از شصت روز دوره تعیین شده برای بازبینی توافق هسته ای در کنگره، اوباما قادر نخواهد بود هیچ یک از تحریم ها علیه ایران را لغو کند. (روزنامه وال استریت ژورنال 1394/04/22) بنابراین این بازبینی فرصت شصت روزهی دیگری برای به تعویق انداختن تحریمها در اختیار غرب قرار میدهد.
ب) اهداف انتخاباتی بازنگری جمع بندی مذاکرات هستهای در کنگره: مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا آغاز شده است، طبیعی است که دموکراتهای آمریکا علاقمندند از موفقیت دولت اوباما در حصول توافق هستهای با ایران به عنوان مهمترین برگبرندههای تبلیغاتی و انتخاباتی خود استفاده کنند. کاخ سفید در کنفرانسی با گروههای لیبرال و ترقی خواه اعلام کرد: "این توافق دستاورد شماره یک رئیس جمهور در سیاست خارجی خواهد بود. کاخ سفید همچنان مطمئن است اگر کنگره توافقنامه را رد کند، رئیس جمهور می تواند آن را وتو و توافقنامه را اجرا کند." (شبکه تلویزیونی فاکس نیوز 1394/04/22)
این همان موضوعی است که جمهوری خواهان بشدت از آن نگرانند. به همین علت طبیعی است شاهد تلاش جمهوری خواهان آمریکا برای تخریب و تخطئه توافقنامه هستهای در وین باشیم. اینکه برخی رسانهها تلویحا مخالفت کنگره با توافق هستهای را به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مرتبط میسازند از این جهت است. خبرگزاری رویترز 1394/04/22 در گزارشی از واشنگتن با عنوان " کنگره آمریکا و راه دشوار هر گونه توافق هسته ای با ایران" می نویسد: در حالی که مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا آغاز شده است، بحث ها درباره هرگونه توافق هسته ای در واشنگتن نیز بالا خواهد گرفت. این خبرگزاری همچنین به نقل از سناتور لیندسی گراهام از نامزدهای جمهوریخواه انتخابات ریاست جمهوری 2016 آمریکا نوشت: "این مذاکرات باید به رئیس جمهور بعدی واگذار شود؛ کسی که ژانویه 2017 فعالیت خود را آغاز می کند. وی گفت: «به اعتقاد من خوب است که توافق نامه موقت با ایران را تا پس از آن زمان به قوت خود باقی نگه داشت.»
به گزارش شبکه الحدث 1394/04/22 بحث ها در واشنگتن در مورد دستیابی به توافقنامه با ایران، در سال آینده تشدید خواهد شد، زیرا آمریکا شاهد تبلیغات نامزدان انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود. لندسی گراهام نامزد حزب جمهوریخواه خواهان حفظ توافقنامه موقت با ایران و واگذار کردن مذاکرات به رئیس جمهور آینده است.
از طرف دیگر نباید از تاثیر مخالفت جمهوری خواهان با توافق هستهای بر جذب حمایتهای مالی و رسانهای لابی صهیونیستی در آمریکا برای رقابتهای انتخاباتی غافل شد. به هر حال رژیم صهیونیستی و لابی صهیونیستی در آمریکا یکی از مهمترین جبهه های ضد مذاکرات هستهای را ایجاد کرده بودند. طبیعتا نشان دادن همسویی با این جبهه منافع مالی- رسانهای زیادی برای جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری آتی آمریکا دارد.
ج) اهداف دیپلماتیک بازنگری کنگره بر مذاکرات هستهای: تاکنون کشورهای غربی سعی میکردند از مخالفتهای کنگره (و همچنین رژیم صهیونیستی) با مذاکرات و توافق هستهای بهره برداریهای دیپلماتیک کنند، برخی از مهمترین این بهره برداریها عبارت است از:
- افزایش قدرت چانه زنی مذاکره کنندگان غربی در برابر ایران، به هر حال چند صدایی یکی از مهمترین ابزارهای افزایش قدرت چانه زنی در مذاکرات دیپلماتیک است.
- فرصت قلمداد شدن دولت اوباما در ایران و تشویق تهران به استفاده از این فرصت برای دادن حداکثر امتیازهای هستهای
- تلاش برای تعدیل یا توقف مطالبات ایران از غرب در مذاکرات هستهای
- غافل کردن ایران از داشتههای ملی، منطقهای و بین المللی خود و کنترل تاثیر آن بر تقویت اهرمهای فشار تهران بر پنج به علاوه یک در مذاکرات.
بهرهبرداریهای سیاسی یاد شده با تصویب طرح بازنگری توافق هستهای در کنگره آمریکا یک پیامد مثبت دیگر برای دیپلماسی آمریکا و غرب داشت. همانطوری که میدانیم کنگره محلی بود که در آن مطالبات هستهای حداکثری غرب از ایران مطرح میشد. با توجه به این مقدمه طبیعتا یکی از پیامدهای تصویب طرح بازنگری توافق هستهای در کنگره آمریکا، رفع مسئولیت از دولت آمریکا در زمینه موفقیت یا شکست مذاکرات و حفظ سایه مطالبات حداکثری غرب بر هیئت ایرانی در مذاکرات تا آخرین دقایق مذاکرات است.
د) ترمیم شکافهای سیاسی ناشی از توافق هستهای در آمریکا: هدف دیگری که بازبینی توافق هستهای در کنگره دارد، ترمیم شکافهای سیاسی ناشی از اختلافات گروهها، احزاب و شخصیتهای آمریکایی در زمینه مذاکرات و توافق هستهای است. اختلافات در زمینه مذاکرات و توافق هستهای هرچند منافع دیپلماتیک برای مذاکره کنندگان غربی داشته، ولی پیامدهای منفی مانند شکل گیری شکاف سیاسی بین جریانهای سیاسی در آمریکا و بین واشنگتن و متحدینش (مانند رژیم صهیونیستی و کشورهای شیخ نشین عرب) هم داشته است. طبیعی است، بعد از حصول این توافق نمیتوان این اختلافات و شکافها را به حال خود رها کرد. نبستن پرونده این اختلافات و شکافها و اضافه شدن پرونده اختلافات و شکافهای دیگر به آن در دراز مدت سبب میشود پایههای ساختار سیاسی بشدت متزلزل شود. بنابراین باید پرونده این اختلافات به گونهای منطقی و توجیه پذیر بسته شود و شکافها ترمیم گردد. راه حل آن نیز یا گفتگویی سازنده بین دولت و کنگره آمریکا و متقاعد شدن کنگره در زمینه منافع توافق هستهای و رای مثبت دادن به آن است و یا استفاده اوباما از حق قانونی خود در زمینه وتوی رای و نظر کنگره است، به هر حال وتو یک فصل الخطاب مشروع و قانونی برای حل منازعات سیاسی است.
اگر کنگره توافقنامه را رد کند، اوباما میتواند از حق وتو استفاده کند. در این صورت مخالفان توافقنامه در کنگره باید آرای دو سوم اعضا را به دست آورند تا وتوی اوباما را بی نتیجه کنند. ضمن اینکه از متقاعد یا تسلیم شدن قانونی کنگره در برابر دولت آمریکا به صورت «نمادین» برای متقاعد و تسلیم کردن متحدین آمریکا در منطقه نیز استفاده میشود.
پیشنهاد: در جمهوری اسلامی ایران نیز در زمینه مذاکرات هستهای اختلاف نظرهای جدی وجود داشته و دارد، تصویب طرح بازبینی توافق هستهای در مجلس شورای اسلامی و موافقت رئیس جمهور ایران با آن این فرصت را پیش روی کشور قرار داده است که فارغ از نتیجه بررسیهای قانونی پرونده اختلافات یاد شده بسته شود و شکافهای شکل گرفته بین جریانهای سیاسی ترمیم گردد.
مقدمه:
هرچند محافل سیاسی و رسانهای غربی و منطقهای وابسته وانمود میکنند داعش تهدیدی برای آنها قلمداد میشود و گاهی نیز رهبران داعش متوسل به شعارها و اقداماتی میشوند که این دیدگاه تقویت شود، اما شواهد گواه این است که این سازمان تروریستی سناریویی غربی و صهیونیستی، برای زمینگیر کردن «مقاومت اسلامی و ضد صهیونیستی» در منطقه است. این هدف در حال حاضر حول محور عراق و سوریه دنبال میشود و در آینده در صورت مهار نشدن این گروه در عراق و سوریه این هدف در ایران، لبنان، فلسطین و یمن پیگیری خواهد شد.
بنابراین خشکاندن ریشههای فکری و ذهنی این سازمان در جهان و در نتیجه جلوگیری از استقبال جوانان از آن، باید در دستور کار جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد. به عبارت دیگر، علاوه بر «مصاف نظامی» با این گروه تروریستی، روشنگری درباره ماهیت و اهداف این سازمان تروریستی و سناریوهایی که محافل غربی و صهیونیستی در ورای نقش آفرینی این گروه دنبال میکند، میبایست در دستور کار جمهوری اسلامی ایران، بخصوص رسانههای برون مرزی، قرار گیرد.
این نوشتار در پی ارائه اطلاعات و تحلیلی است که به شناخت ماهیت این سازمان کمک کند، هرچند نگارنده آنرا همه تحلیلها در این زمینه نمیداند.
1) تلاش آمریکا برای حفظ منزلت خود در جبهه ضد داعش:
آمریکا همواره سعی کرده است منزلت و جایگاه خود را در جبهه ضد داعش حفظ کند. بیانیههای اخیر ارتش آمریکا و متحدانش درباره آمار حملات هوایی در عراق و سوریه و آموزش نظامیان در عراق از این منظر ارزیابی میگردد.
ارتش آمریکا در روز چهارشنبه گذشته اعلام کرد: آمریکا و متحدانش روز سهشنبه در 11 حمله هوایی در عراق و سوریه، اهداف ستیزهجویان داعش را در این دو کشور هدف قرار دادند.
ارتش آمریکا در بیانیهای اعلام کرد در چهار حمله علیه داعش در سوریه اهداف این گروه ستیزهجو نزدیک شهرهای الحسکه، حلب و کوبانی هدف قرار گرفت. در عراق نیز مواضع ستیزه جویان داعش نزدیک شهرهای سنجار و موصل در هفت حمله هوایی هدف قرار گرفت. (خبرگزاری رویترز 1394/03/27)
ارتش آمریکا روز پنجشنبه هم در بیانیهای اعلام کرد این کشور و متحدانش در ائتلاف علیه داعش در جدیدترین حملات خود، 22 حمله هوایی علیه مواضع ستیزهجویان داعش در عراق و سوریه انجام دادند. ارتش آمریکا اعلام کرد در عراق 16 حمله هوایی علیه مواضع داعش نزدیک شهرهای بغدادی، حویجه، بیجی، فلوجه، رمادی، سنجار و تلعفر انجام شد. در این بیانیه آمده است مواضع داعش در سوریه نیز طی شش حمله نزدیک شهرهای حسکه، دیرالزور و تلابیض هدف قرار گرفت.(خبرگزاری رویترز 1394/03/28)
اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا روز چهارشنبه از دولت عراق خواست نیروهای بیشتری برای آموزش نظامی به اردوگاههای آمریکا در این کشور بفرستد. وی در سخنانی در مجلس نمایندگان آمریکا گفت برنامه آموزش 24 هزار عراقی به اهداف خود نرسیده است. وی افزود: فقط 7000 سرباز و 2000 نیرو برای مبارزه با تروریستها برای آموزش ثبت نام کردهاند. وی گفت: «همان طور که به مقامات عراق گفتهام، در عین حال که آمریکا آماده حمایت بیشتر از عراق است، تعهد بیشتری نیز از همه بخشهای دولت عراق انتظار دارد.» (خبرگزاری فرانسه 1394/03/28)
2- اتحادیه عرب پیروزیهای مردم عراق در برابر داعش را مصادره به مطلوب میکند:
با افزایش نشانههای قریبالوقوع بودن پیروزیهای جدید مردم عراق در برابر داعش، شاهد برخی کوششهای اتحادیه عرب برای مصادره به مطلوب این پیروزیها هستیم.
شورای استان الانبار روز پنجشنبه 1394/03/28 از آماده باش کامل و فراهم شدن مقدمات آغاز عملیات نظامی گسترده نیروهای مشترک عراقی برای آزادسازی دو شهر الرمادی و الفلوجه از اشغال تروریستهای داعش خبر داد. (خبرگزاری رسمی اردن «پترا» 1394/03/29) جعفر الحسینی سخنگوی گردانهای حزبالله عراق نیز پنجشنبه شب اعلام کرد طی ساعات آینده شاهد اعلام تسلط کامل بر شهرستان بیجی خواهیم بود (خبرگزاری آسیا 1394/03/29).
اتحادیه عرب نیز در این زمینه اعلام کرد: داعش در عراق به زودی شکست خواهد خورد و همه اراضی اشغالی عراق در آینده نزدیک از اشغال داعش آزاد خواهد شد. بر اساس این گزارش فاضل جواد معاون امور سیاسی دبیرکل اتحادیه عرب با تاکید بر آمادگی این اتحادیه برای پشتیبانی از دولت عراق گفت: تروریستهای داعش نمیتوانند برای یک دوره طولانی در عراق حضور داشته باشند و همه اراضی اشغالی عراق در آینده نزدیک از حضور تروریستها پاکسازی خواهد شد.
در این میان آنچه قابل تأمل است، محافل سیاسی و رسانهای منطقهای وابسته به هر بهانهای میکوشند نقش مبارزان شیعه و مستشاران ایرانی در عراق در مبارزه با داعش را ناچیز و بیاهمیت جلوه دهد و این پیروزیها را مصادره به مطلوب کنند.
فاضل جواد در این زمینه با کمال وقاحت ادعا کرد: با توجه به حمایتهای جامعه جهانی و اتحادیه عرب از عراق، اوضاع امنیتی این کشور بهبود یافته و تحت کنترل است. این ادعا در حالی مطرح میشود که پس از کارشکنیهای آمریکا، و در خواست دولت عراق، ایران و مبارزان شیعه نقش اساسی در شکست داعش داشته و دارند، چیزی که این مقام اتحادیه عرب صراحتاً در پی نادیده انگاشتن آن است.
این مقام اتحادیه عرب همچنین ادعا کرد: ارتش با حمایت نیروهای مردمی عراق توانستند بخشهای زیادی از مناطق تحت اشغال داعش را در استان صلاحالدین آزاد کنند و با توجه به همکاری بسیار خوب نیروهای داوطلب مردمی وابسته به عشایر سنی با ارتش عراق، پیشبینی میشود استان الانبار هم در آینده نزدیک از حضور عناصر داعش پاکسازی شود.
3- در جدیت مبارزه ائتلاف موسوم با ضد داعش تردید وجود دارد:
این ادعاها در حالی است که از ابتدا در جدیت مبارزه ائتلاف موسوم با ضد داعش تردید وجود داشته است، زیرا:
الف) نقش آمریکا و متحدینش در سازماندهی و تجهیز داعش: آمریکا و متحدینش نقش جدی در سازمان دهی و تجهیز داعش داشته و دارند. تاکنون گزارشهای متعددی درباره نقش آمریکا، رژیم صهیونیستی، ترکیه، برخی از اعضای اتحادیه عرب ـ عربستان، اردن و ... ـ در سازماندهی، تأمین مالی و تجهیز نظامی داعش منتشر شده است.
هر چند شرایط بد اقتصادی و افزایش احساسات ضدجنگ سبب شده، که کاخ سفید از مداخله نظامی در کشورهایی که تهدید مستقیم برای امنیت آمریکا نیستند، اجتناب ورزد، ولی این بدان معنا نیست که واشنگتن ضرورتها و نیازهای خود در زمینه عملیات نظامی را باری به هر جهت رها کرده باشد. به نظر میرسد آنها دو گزینه دیگر را به جای مداخله نظامی مستقیم انتخاب کردهاند، که عبارت است از:
1) تقویت متحدین برای مداخله نظامی: مانند مداخله نظامی عربستان در یمن.
2) استفاده از ظرفیتهای تروریسم و گروههای تروریستی: مانند، سازماندهی و تأمین مالی و تجهیز نظامی داعش برای مداخله نظامی در عراق و سوریه
ب) بهرهبرداری از داعش برای افزایش ضریب امینت در غرب و روسیه: جذب مزدور برای داعش در کشورهای غربی و متحدین آمریکا و حتی روسیه در جهان همچنان ادامه دارد، گویی داعش به محملی برای جذب افراطیهای مذهبی و تروریستها و جنایتکارها در این کشورها تبدیل شده است تا از این طریق هم بحران تروریسم به کشورهای جبهه مقاومت اسلامی ضد صهیونیستی ـ سوریه، لبنان، عراق و در نهایت ایران ـ انتقال یابد و هم متقابلاً از این طریق ضریب امنیت در کشورهای غربی و عربی افزایش یابد، و هم از ظرفیتهای نظامی تروریسم برای اهداف استبدادی و استعماری بهره برداری شود.
مدیر بخش مبارزه با تروریسم جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع چهارشنبه اعلام کرد حدود دو هزار روس در صفوف داعش در سوریه و عراق میجنگند. آندری نوویکوف Andreï Novikov در مصاحبهای با خبرگزاری اینترفکس روسیه اعلام کرد: «بنابراعلام دستگاههای اطلاعاتی، حدود 2000 شهروند روس در صفوف داعش میجنگند و برآوردهای کارشناسان به 5000 جنگجو نزدیک است.»
اوایل ژوئن، الکساندر بورتینکوف مدیر بخش امنیت فدرال روسیه شمار شهروندان روسیه را که در عراق میجنگند 1700 تن برآورد و از نفوذ فزاینده داعش در روسیه ابراز نگرانی کرده بود. وی خواستار همکاری فزاینده با واشنگتن و غربیها شده بود. به گزارش دیروز خبرگزاری فرانسه از مسکو، روسیه در هفتههای اخیر با موجی از عزیمت جوانان روس به سوریه مواجه است.
گیلز دو کرجوف Gilles de Kerchove هماهنگکننده امور مبارزه با تروریسم اتحادیه اروپا هم اعلام کرد گروه داعش به رغم فشارها و لطمات در میادین نبرد، همچنان در حال جذب نیروهای جدید از میان زنان و مردان جوان اروپایی است. این مقام اروپایی در پاسخ به این سوال که آیا گروه داعش با وجود لطمات نظامی که در سوریه متحمل شده است، هنوز هم تهدیدی برای اروپا محسوب میشود گفت: «گروه داعش به رغم این لطمات و فشارها همچنان به جذب نیروهای جدید ادامه می دهد. هنوز هم جوانان اروپایی هستند که جذب این گروه میشوند.» (خبرگزاری فرانسه 1394/03/28)
مطلب جالب اینکه با وجود اینکه برای متوقف کردن روند پیوستن این افراد در کشورهای غربی و روسیه تلاشی صورت نمیگیرد، برای جلوگیری از بازگشت آنها به این کشورها برنامه ریزی میشود. هرچند مقامات غربی وانمود میکنند برای جلوگیری از خروج این افراد تدابیری سخت گیرانه را در نظر گرفتهاند، اما به گزارش خبرگزاری فرانسه 1394/03/28 مادر یک خانواده فرانسوی ماه کنونی میلادی (ژوئن) از دولت فرانسه به این علت که از خروج نوجوان 16 سالهاش از کشور بدون چمدان و تنها با یک بلیط رفت به ترکیه جلوگیری نکرد، شکایت کرد. یک کارشناس مقابله با تروریسم در سازمان امنیت و همکاری اروپا نیز به این خبرگزاری گفت: «سفر کردن بدون گذرنامه نسبتا آسان است. کافی است که سراغ قاچاقچیان حرفهای انسان بروی».
بر اساس این گزارش "فراخوان سال گذشته داعش برای پیوستن داوطلبان خارجی به «خلافت» موفقیتی چشمگیر پیدا کرد. بنا بر اعلام سازمان ملل، شمار آنها در ده ماه گذشته 71 درصد افزایش داشته است". مرکز بین المللی مطالعه در مورد افراط گرایی در لندن تخمین می زند شمار این داوطلبان در ماه ژانویه از رقم 20 هزار نفر گذشت و نزدیک به یک پنجم آنها از اتباع غرب اروپا بودند.
بر اساس نتایج پژوهشی که کمیته سازمان ملل در زمینه اقدامات جهانی علیه القاعده گردآوری و آن را به شورای امنیت ارائه کرده است شمار شهروندان اروپایی و آسیایی که تاکنون به گروههای تروریستی مانند القاعده و داعش پیوسته اند از مرز 25 هزار نفر گذشته است. (خبرگزاری اسپوتنیک 1394/03/26)
در بخشی از این گزارش آمده است بیشتر افرادی که به این دو گروه تروریستی پیوستهاند بین 15 تا 35 سال سن دارند و انگیزه اصلی آنها در پیوستن به این گروه، باورهای افراطی مذهبی بوده است. دریافت پول و خستهشدن از زندگی روزمره در کشورهای زادگاه این افراد، از دیگر انگیزههای آنها در پیوستن به القاعده و داعش بوده است. این کمیته توضیح می دهد امروز در جهان شبکههای زیادی هستند که کار عضوگیری را برای گروههای تروریستی انجام میدهند. به طوری که امروز عضوگیری نیرو برای این گروهها از مدارس گرفته تا زندانها انجام میگیرد.
با وجود سهولت عضوگیری برای داعش محافل سیاسی، رسانهای و امنیتی این کشورها برای جلوگیری از بازگشت عناصر داعش توجیههایی نیز دارند. الکساندر بورتینکوف مدیر بخش امنیت فدرال روسیه در این زمینه گفت: «بازگشت این جنگجویان اوضاع را در کشورهای عضو جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع که شامل اغلب جمهوری های سابق شوروی است، بدتر خواهد کرد.»
گیلز دو کرجوف Gilles de Kerchove هماهنگ کننده امور مبارزه با تروریسم اتحادیه اروپا نیز در این زمینه گفت: "با وجود آن که این شبه نظامیان از قاچاق انسان بهره میبرند اما هیچ اطلاعاتی در دست نیست که نشان دهد شبهنظامیان گروه داعش بین موج مهاجران وارد اروپا شوند". وی افزود: "به دنبال حملات ژانویه گذشته در پاریس، اتحادیه اروپا در برابر این تهدید بیشتر تجهیز و آماده شد اما این امر اوضاع را تغییر نداد و ما باید همچنان به تلاشهای خود به دلیل آن که این تهدید هنوز جدی است، ادامه دهیم.» این مقام اروپایی همچنین در پاسخ به این سوال که تاکنون چه تعداد اروپایی به شبه نظامیان در سوریه پیوستند گفت: «بر اساس آمارهای تخمینی ما چهار هزار نفر به این گروه پیوستند.» وی در جواب به این سوال که منبع تهدید اروپا چیست گفت: «اعضای اروپایی این گروه که گذرنامه دارند و شناسایی نشدهاند و برای این منظور ما باید برنامههای مناسبی را اتخاذ کنیم.»
این مطالب میتواند بدان معنا باشد که داعش فرصتی است برای این کشورها جهت راحتشدن از شر عناصر نامطلوب داخلی و افزایش ضریب امنیت اجتماعی در این کشور و متقابلاً انتقال ناامنی و تروریسم از این کشورها به کشورهای محور مقاومت اسلامی.
طبیعتاً تعدادی از افرادی که به داعش میپیوندند در جنگها در سوریه و عراق کشته میشوند، که در این صورت کشورهای غربی از افراطیهای مذهبی و جنایتکاران تروریستهای ساکن در غرب و متحدین آنها، به بهانه پیوستن به داعش و بدون متحمل شدن هزینههای حقوق بشری راحت میشوند. از سوی دیگر تعداد قابل ملاحظهای هم کشته نمیشوند، که در این صورت امکان بازگشت کادر عملیاتی ـ نظامی آنها به کشورهای غربی فراهم نمیشود و آنها مانند کادر عملیاتی نظامی گروهک نفاق (سازمان مجاهدین خلق) در عراق، در اردوگاههایی محصور نگهداری میشوند و در مواقع لزوم از آنها در عملیاتهای نظامی و تروریستی دیگر بهره برداری میگردد و گاهی نیز با چراغ سبز آمریکا و غرب در همان اردوگاهها قتل عام میشوند.
ج) هدف آمریکا از آموزش نظامیان در عراق، حفظ موازنه در برابر مجاهدین شیعه: هر چند مقامات آمریکایی مدعی هستند هدف از آموزش نظامیان در عراق مقابله با داعش است، ولی به نظر میرسد بیشتر آنها نگران افزایش قدرت مجاهدین شیعه در عراق ـ بخصوص پس از موفقیتهای آنها در مبارزه با داعش ـ هستند و این آموزشها تلاشی است برای حفظ موازنه این نظامیان در برابر مجاهدین شیعه در آینده.
4- راهبرد:
چنانچه گذشت بسیاری از جوانان جهان با انگیزهای مذهبی، اقتصادی و روانی به گروههای تروریستی میپیوندند، این در حالی است که نه از سرانجام تصمیم خود در این زمینه اگاه هستند و نه میدانند که کارگردان سناریو عضوگیری برای داعش محافل امنیتی و اطلاعاتی غربی و صهیونیستی است.
به نظر میرسد اطلاع رسانی و روشنگری در این زمینه در رسانههای برون مرزی سبب میشود استقبال جوانان از این گروهها کاهش یابد.
· مقدمه:
پادشاه عربستان روز چهارشنبه 1394/02/08 ولیعهد جدیدی را منصوب و پسر خود را نیز به عنوان ولیعهد دوم انتخاب کرد... ملک سلمان پادشاه عربستان با انتصاب محمد بن نایف وزیر کشور 55 ساله به عنوان ولیعهد و محمد بن سلمان وزیر دفاع 30 ساله به عنوان ولیعهد دوم، مسیر جانشینی را در دهه های آینده در این کشور عمده صادرکننده نفت تعیین کرد. همه اختیارات پادشاه در شرایط کنونی در دستان این دو نفر قرار دارد. هر کدام از این دو نفر ریاست کمیته هایی را بر عهده دارند که درباره همه موضوعات امنیتی و اقتصادی عربستان تصمیم گیری میکنند و حملات هوایی یک ماهه عربستان را نیز در یمن هدایت کرده اند.
ملک سلمان در تغییر بزرگ دیگری، عادل الجبیر 53 ساله (بر وزن سهیل) سفیر عربستان در آمریکا را جانشین شاهزاده سعود الفیصل وزیر امور خارجه این کشور کرد که از اکتبر سال 1975 عهده دار این مسئولیت بود.
غالبا تحولات سیاسی اخیر در عربستان در چارچوب رقابت بین گروهها و شخصیتها شاهزادهها در این کشور تحلیل و ارزیابی میگردد. این در حالی است، عربستان لنگرگاه ثبات در بازار مهم نفت در غرب و جهان است و آمریکا و متحدین غربی این کشور بی تفاوت و ساکت نمینشینند که آینده ریاض بگونهای رقم بخورد که گروهها و شاهزادهها میخواهند. بنابراین باید تحولات داخلی در عربستان را از منظر تاثیرگذاری قدرتهای فرا منطقهای و طرح آنها برای منطقه و عربستان سعودی نیز ارزیابی کرد.
افزایش تنشها بین آمریکا و عربستان و تشدید فشارهای کاخ سفید بر عربستان در ماهها و سالهای اخیر و حتی مانور تبلیغی رسانههای بیگانه برای برجسته کردن بهبود مناسبات آمریکا با تهران و تهدید نشان دادن آن برای عربستان نیز باید از منظر تلاش فشار آمریکا بر عربستان برای متقاعد کردن ریاض به تن دادن به اصلاحات سیاسی و اقتصادی «در چارچوب منافع غرب» ارزیابی میگردد. اصلاحاتی که ممکن است شرایط سیاسی و اقتصادی را برای احاد مردم در کشورهای عربی کمی بهتر کند ولی در نهایت با نفوذ در ارکان رهبری جنبشهای مستقل - بخصوص جنبشهای مستقل اسلامی - سعی میشود تهدید این جنبشها برای غرب و متحدین منطقهای آنها کنترل و مهار شود.
نمونه بارز این اصلاحات را میتوان در ترکیه ملاحظه کرد، کشوری که در آن ظاهرا جنبش اسلامی به نقش آفرینی حزب اعتدال و توسعه قدرت را از دست دارد، مواضع صوری ضد صهیونیستی هم اتخاذ میکند، ولی در بزنگاههای حساس و مهم سیاسی در منطقه مانند تحولات سوریه و فلسطین، رئیس جمهور به اصطلاح اسلامگرای آن در جهت منافع غرب و رژیم صهیونیستی گام برمیدارد.
· ویژگیها و زمینهها:
تحولات سیاسی در عربستان چند ویژگی اساسی دارد و در شرایطی خاص روی داده است. آشنایی با این ویژگیها و شرایط کمک به تحلیل صحیح رویدادهای این کشور و تعیین راهبردهای سیاسی و رسانهای جمهوری اسلامی ایران میکند:
الف) جوانگرایی در انتصابات: همانطور که بیان شد محمد بن نایف وزیر کشور 55 ساله به عنوان ولیعهد و محمد بن سلمان وزیر دفاع 30 ساله به عنوان ولیعهد دوم و عادل الجبیر سفیر عربستان در آمریکا نیز به وزیر امور خارجه این کشور منصوب شد. همانطوری که ملاحظه میگردد برخلاف گذشته جانشینان پادشاه و وزیر خارجه عربستان جوان هستند.
جالب اینکه برخی گزارشها حکایت از این دارد که این جوانگرایی پیشنهاد باراک اوباما به پادشاه عربستان بوده است.
قاسم عزالدین گزارشگر شبکه المیادین 1394/02/10 گزارش داد: "باراک اوباما رییس جمهور آمریکا که از حکومت عربستان خواسته بود راه را برای روی کار آمدن جوانان باز کند، از تغییرات جدید در حکومت آل سعود دور نبود". هرچند گفته شده است جوانگرایی «پیشنهاد» اوباما به پادشاه عربستان بوده ولی به نظر میرسد فشارهای کاخ سفید کارگر افتاده است و در نهایت ریاض مجبور شده تن به این خواسته واشنگتن بدهد.
دو ویژگی دیگر این انتصابات نیز حاکی از این است که این تغییرات سیاسی بسیار تحت تاثیر فشارهای آمریکا بوده است.
ب) ولیعهد و وزیر خارجه جدید عربستان تحصیل کرده آمریکا: شاهزاده «محمد بن نایف بن عبدالعزیز آلسعود» تحصیلات مقدماتی خود را در «ریاض» گذراند و در سال 1981 میلادی در رشته علوم سیاسی از یکی از دانشگاههای آمریکا فارغ التحصیل شد. جبیر که به زبان های عربی، انگلیسی و آلمانی مسلط است در سال 1982 میلادی لیسانس علوم سیاسی و اقتصاد را از دانشگاه نورث تگزاس و دو سال بعد فوق لیسانس روابط بین الملل را از دانشگاه جرج تاون اخذ کرد. محمد بن سلمان جانشین جوان ولیعهد سعودی، نیز در هنگام تحصیل از جمله ده نفر نخست در سعودی در دوره دبیرستان بود. او سپس وارد دانشگاه ملک سعود در ریاض شد و در رشته حقوق و علوم سیاسی فارغ التحصیل شد.
ج) هر دو رابطه بسیاری خوبی با آمریکا دارند: قاسم عزالدین گزارشگر شبکه المیادین 1394/02/10 به نقل از برخی از کارشناسان می گوید: "به قدرت رسیدن محمد بن نایف از زمانی مشخص بود که او بر خلاف عرفهای دیپلماتیک با باراک اوباما دیدار کرد".
لس آنجلس تایمز 1394/02/10 نیز نوشت: ولیعهد جدید روابط نزدیکی با آمریکا دارد که عمدتا از نقش وی در صف مقدم تلاشهای مبارزه با تروریسم از جمله همکاری عربستان در عملیات تحت رهبری آمریکا بر ضد شبه نظامیان «دولت اسلامی» نشات میگیرد.
در این میان آنچه به نظر میرسد باید مورد توجه قرار گیرد، این است که مهمترین انتصابات، انتصاب ولیعهد اول و وزیر خارجه این کشور است، و انتخاب ولیعهد دوم تنها امتیازی بوده که آمریکا به ملک سلمان پادشاه عربستان داده است، تا او را متقاعد به انجام این تغییرات کند. نکته جالب اینکه انتخاب ولیعهد دوم هیچ زیانی برای منافع آمریکا در عربستان ندارد. وقتی ولیعهد پیشین به هر دلیلی با یک تصمیم ساده تغییر میکند، چگونه میتوان ماندگاری ولیعهد دوم را تضمین کرد، اگر آمریکا او را نخواهد.
· اصلاحات سیاسی هدف انتصابات:
طبیعتا یک از پیامدهای اساسی این جوانگرایی و همسویی آنها با مطالبات آمریکا فاصلهگیری از محافظهکاری و کلید زدن تغییر و تحولات داخلی آمریکایی در این کشور است. یعنی، انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی برای مهار کردن زمینههای رشد افراطگرایی سلفی و قیامهای مردمی در عربستان و نفوذ و نقش آفرینی منطقهای ایران. البته شایان ذکر این اصلاحات سیاسی و اقتصادی، تصنعی و در نهایت در جهت تامین منافع غرب و متحدین منطقهای آنها است.
همچنین شاهزاده «محمد بن نایف بن عبدالعزیز آلسعود» ولیعهد جدید و جبیر وزیرخارجه جدید، تحصیلکرده دانشگاههای امریکایی و اروپایی هستند، نه درس آموزان در مدارس مذهبی وهابی افراطی. بنابراین تندروی حاکمیت در عربستان در جهت سیاستهای آمریکایی است نه در جهت دیدگاههای وهابیها و سلفیها.
ظاهرا قیامهای مردمی و ظهور گروههای تروریستی در کشورهای متحد آمریکا در منطقه و - به زعم مقامات غربی- فراهم شدن زمینه برای افزایش نفوذ و نقش آفرینی ایران در این کشورها، در سالهای گذشته راهی جز اصلاحات سیاسی و اقتصادی پیش روی غرب و سران عرب باقی نگذاشته است.
فردریک وهری (Frederic Wehrey) کارشناس ارشد بخش خاورمیانه در موسسه کارنگی در نشستی در این موسسه 1394/02/06 گفت: کارت اصلی بازی ایران در کشورهای عربی و حوزه خلیج فارس، بهره برداری از مشکلات ناشی از حاکمیت در این کشورها است. بنا بر ادعای وی "ایران از اقلیتهای ناراضی در این کشورها استفاده می کند. بنابراین، بهترین راه برای محافظت این کشورها درمقابل نفوذ ایران و مصون کردن مردم این کشورها در مقابل اقدامات ایران، انجام دادن کارهایی است که باراک اوباما رئیس جمهورآمریکا از آن سخن گفته است یعنی اینکه حکومتها در این کشورها در مسیر اصلاحات واقعی و پایدار گام بردارند. این دارو، داروی تلخی است که عربستان و دیگر کشورهای نگران منطقه باید بخورند تا خودشان را درمقابل ایران مصون کنند."
تحولات سیاسی در عربستان در شرایطی روی میدهد که استبداد عربی و مقاومت شیوخ عرب در برابر اصلاحات سیاسی در سالهای گذشته یکی از مهمترین عوامل گسترش سلفیگری و گروههای تروریستی و بروز قیامهای مردمی در این کشورها بوده است. تا جایی که اعتراض شدید متحدین غربی شیوخ عرب را بر تافته است.
در تازهترین تحولات در منطقه- یعنی تجربه سیطره حوثی ها بر یمن و ظهور داعش در سوریه و عراق- نیز آشکار گردید استبداد یا سرکوب و همچنین افراطگرایی مذهبی یا سلفیگری راه حال استمرار حاکمیت شیوخ عرب و حفظ منافع غرب در منطقه نیست و اصلاحات دموکراتیک برای این کشورها یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.
به همین علت رئیس جمعیت سعودی علوم سیاسی در ریاض، تاکید کرده است: آنچه در عربستان رخ داد طوفان قاطعیت در عرصه داخلی این کشور بود. سرحان العتیبی در مصاحبه با شبکه تلویزیونی اسکای نیوز عربی 1394/02/09، درباره تغییرات جدید در خاندان آل سعود گفت: عربستان سعودی برای انتقال قدرت به نسل سوم به تصمیم شجاعانه ای نیاز داشت و به نظر من آنچه رخ داد طوفان قاطعیت داخلی بود.
جاسر الجاسر روزنامه نگار عربستانی در گفتگو با شبکه تلویزیونی العربیه 1394/02/09 گفت: با اشاره به جوان و فعال شدن دولت در عربستان گفت: نکته مثبتی که در این تغییرات وجود دارد این است که به صورت فوری به مشکلات پرداخته می شود و مشکلی پشت گوش انداخته نمی شود.
بنابراین با توجه روند تحولات در عربستان به نظر میرسد، ریاض از کم تحرکی در تصمیمسازی و تصمیمگیری، محافظهکاری شیوخ سالخورده عربستان و سنتهای افراطی وهابی و سلفی فاصله خواهد گرفت و اصلاحات سیاسی و اقتصادی در عربستان - حتی احتمالا به سود شیعیان این کشور- کلید خواهد خورد.
اصلاحاتی که در چند دهه اخیر- بخصوص در دولت جرج بوش پسر تحت عنوان طرح خاورمیانه بزرک و دموکراسی سازی منطقه - مطالبه اصلی غرب از عربستان و دیگر کشورهای منطقه بود.
طرح خاورمیانه بزرگ و دموکراسی سازی منطقه به دو دلیل در دولت جورج بوش پسر متوقف شد:
الف) اعتماد نداشتن سران عرب از جمله مبارک و ملک عبد الله به این طرح و همراهی نکردن آنها
ب) شکست این طرح ها در غزه و لبنان: اجرای این طرح ها در آن برهه در برخی کشورهای منطقه نشان داد بالا گرفتن احساسات ضد غربی و ضد صهیونیستی و ضد استبدادی سبب شده تنها نیروهای مستقل در جهان عرب پیروز رقابت های انتخاباتی شوند. و حتی شدت این پیروزیها سبب شد تحولات در این کشورهای از کنترل خارج شود.
در اصلاحات اقتصادی ممکن است تا حدی فقرزدایی - در میان شیعیان عربستان- صورت گیرد ولی تبعیض همچنان با ابعاد گسترده ادامه میابد. در اصلاحات سیاسی نیز ممکن است مشارکت سیاسی اقلیتها و مخالفان و گروههای مستقل افزایش یابد اما از طریق حفظ موازنه سیاسی آنها با جناحهای سیاسی وابسته سعی میشود هم مخالفان اسطوره نشود و هم تحرکات آنها مهار گردد.
· نشانهها و قرائن احتمالی:
همزمان با انتصابات جدید در عربستان شاهد برخی گزارشها درباره تحولات این کشور هستیم که میتواند نشانه قدم برداشتن ریاض در مسیر این اصلاحات باشد. در ادامه به برخی از این تحولات اشاره میگردد:
الف) انتخاب اولین شخصیت غیرسلطنتی به عنوان وزیر خارجه عربستان: به عنوان بخشی از تغییرات صورت گرفته در نظام حکومتی سعودی، عادل جُبیر سفیر عربستان در واشنگتن به عنوان وزیر خارجه معرفی شد که اولین شخصیت غیرسلطنتی است که در این سمت منصوب می شود.
به گزارش لس آنجلس تایمز 1394/02/10 رئیس اجرایی مرکز مطالعات «الخلیج» در ریاض نیز هدف پادشاه عربستان را از عزل و نصبهای اخیر توسعه و پیشرفت عربستان دانست و افزود وی در انتخاب افراد، شایستگی آنها را در نظر گرفته است. به گزارش شبکه تلویزیونی المیادین 1394/02/09 سلیمان النمر در گفتگویی با این شبکه افزود: این انتصابات نشان میدهد معیار انتخاب افراد برای این مناصب نزدیک بودن آنها به خانواده پادشاهی نیست بلکه بیشتر شایستگی اداری و سیاسی افراد در این خصوص مد نظر قرار گرفته است که انتصاب عادل الجبیر سفیر عربستان در آمریکا به عنوان وزیر خارجه از نمونه های آن به شمار می رود.
سرحان العتیبی رئیس جمعیت سعودی علوم سیاسی در ریاض، نیز در مصاحبه با شبکه تلویزیونی اسکای نیوز عربی 1394/02/09 با ادعای اینکه "پادشاه عربستان میخواهد قدرت به افراد جوان منتقل شود که دیدگاه درستی از تحولات سیاسی منطقه و جهان داشته باشند" افزود: "وزارت امور خارجه که یکی از وزارتخانه های حاکمیتی است همواره در کنترل خاندان آل سعود بود، اما اکنون به فردی خارج از این خاندان واگذار شد. عادل الجبیر تجربه خوبی در عرصه دیپلماتیک دارد و دارای ذهنیت خوب و درستی از تحولات منطقه و جهان است". وی خاطر نشان کرد: "محدود شدن انتقال قدرت بین فرزندان عبدالعزیز می توانست مسئله خطرناکی برای آل سعود باشد."
جاسر الجاسر روزنامه نگار عربستانی نیز در گفتگو با شبکه تلویزیونی العربیه 1394/02/09 گفت: "تعیین عادل الجبیر که سفیر عربستان در واشنگتن بود به عنوان وزیر خارجه یک تغییر و تحول بی سابقه محسوب می شود. این اقدام، این پیام را در بر دارد که مناصب کشور متعلق به فرد خاص نیست یعنی به عنوان مثال وزارت خارجه صرفاً متعلق به شاهزادگان نیست بلکه کسانی غیر از شاهزادگان نیز می توانند به این منصب برسند."
ب) تغییر نگاه به زنان در عربستان: عربستان سعودی روز چهارشنبه 1394/02/09 اعلام کرد: این کشور برای اولین بار به زنان اجازه می دهد به عنوان نامزد و رای دهنده در انتخابات شوراهای شهر مشارکت کنند. خبرگزاری سعودی به نقل از عبدالرحمن الدمهش (Abdulrahman Al Damhash)، رئیس کمیته انتخابات شهرداریها در عربستان سعودی اعلام کرد رای گیری در ماه اوت انجام خواهد شد و 20 درصد از رای دهندگان نیز زنان خواهند بود که یا به عنوان نامزد و یا رای دهنده در این انتخابات حضور خواهند داشت.
شایان ذکر است، به گزارش خبرگزاری شین هوا 1394/02/09 از ریاض، در عربستان سعودی انتخابات پارلمانی وجود ندارد و به جای آن شورای مشورتی هست که اعضای آن منصوب می شوند و میتوانند قانون پیشنهاد دهند اما قدرت تصویب قوانین را ندارند.
ج) فاصله گرفتن مقامات عربستان از وهابیگری و رهبری اهل تسنن: چند روز پیش از انتصابات جدید در عربستان شاهزاده ترکی فیصل رئیس مرکز پژوهشهای اسلامی ملک فیصل در گفتگوی اختصاصی با شبکه تلویزیونی بی بی سی عربی 1394/02/03 گفت: در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس که رهبری این ائتلاف را بر عهده داشتهاند شیعه و سنی وجود دارد، بنابراین توصیف این ائتلاف به یک ائتلاف سنی اشتباه است". رئیس سابق سازمان اطلاعاتی رژیم آل سعود اتهام های وارده به ریاض در خصوص حمایت از تفکر وهابی گری را رد کرد و گفت: "عربستان قبله و مرکز اسلام است. مکه و مدینه در عربستان واقع شده است. ما مسلمان هستیم. ما نه وهابی هستیم و نه در زمره دواعش و فواحش قرار داریم ما از جبهه النصره نیز نیستیم. ما از همه کسانی که در جرگه مسلمانان قرار دارند حمایت می کنیم و در این باره فرقی میان آن ها قائل نیستیم."
· پیامدهای تحولات عربستان برای ایران:
با توجه به افزایش پیوند و همگرایی ریاض با مقامات امریکایی سیاست عربستان در زمینه ایران را باید در چارچوب راهبرد آمریکا در منطقه ارزیابی کرد. کاخ سفید همزمان و پس از جنگهای افغانستان و عراق با تشدید احساسات ضد جنگ در میان مردم آمریکا روبرو شد. ضمن اینکه نباید از این واقعیت غافل شد که هزینههای چند هزار میلیارد دلاری این دو جنگ بحران اقتصادی بزرگ در آمریکا را بدنبال داشت. هر چند برای حفظ وجهه ژاندارمی آمریکا در منطقه محافل سیاسی و رسانهای آمریکا آنرا ناشی از تحولات در بازار مسکن قلمداد کردند.
این تحولات باعث شد که باراک اوباما با شعار انتخاباتی تغییر و عقبنشینی نظامیان آمریکا از عراق و افغانستان در انتخابات پیروز شود و بودجه نظامی آمریکا نیز بشدت کاهش یابد و ...
طبیعتا این تغییر سیاستها بدان معنا نیست که آمریکا حاضر است از سیطره، نفوذ و منافع خود در منطقه دست بردارد. به نظر میرسد سیاست راهبردی غرب و آمریکا واگذار کردن مسئولیتها و هزینههای حفظ منافع غرب و رژیم صهیونیستی در خاورمیانه به متحدین عرب خود در منطقه- البته تحت نظارات و سیطره غرب- است.
در زمینه ایران نیز سیاست آمریکا تقویت جایگاه سیاسی و نظامی عربستان برای شکل گیری موازنه سیاسی و نظامی بین تهران و ریاض است.
این بدان معنا نیست که تحرکات افراطی سیاسی و نظامی ریاض در منطقه کاهش میابد بلکه ممکن است در ظاهر و به صورت تبلیغی و تصنعی بشدت افزایش یابد ولی این تحرکات اهداف سیاسی و دیپلماتیک حساب شده ای در حد «تقویت جایگاه منطقه ریاض در برابر ایران» برای «شکلگیری توازن بین دو کشور» را دنبال میکند.
اینکه از «افزایش تحرکات افراطی سیاسی و نظامی ریاض در منطقه در ظاهر و به صورت تبلیغی و تصنعی» سخن گفتیم به این علت است که عربستان از توان لازم برای رویارویی نظامی و حتی سیاسی در برابر ایران برخوردار نیست و همواره باید حمایتهای جانبی غرب از این کشور وجود داشته باشدف چنانچه برای دور کردن تهران از سواحل یمن ناوگان نظامی آمریکا به داد رباض رسید.
ادعای محافل سیاسی و رسانهای غربی و منطقهای مبنی بر اینکه "اصلاحات اساسی در سلسله مراتب جانشینی در عربستان سعودی و مقامات ارشد آن به معنای روی کار آمدن نسل جوانتری است که به گفته تحلیلگران احتمالا خواهان سیاست خارجی جسورانه تری برای این نظام پادشاهی و محدود شدن نفوذ ایران به عنوان رقیب آن هستند" (لس آنجلس تایمز 1394/02/10).