سیر تحول دیپلماسی غرب در سوریه
در هفتههای اخیر شاهد انتشار گزارشهایی هستیم که حکایت از تغییر سیاست غرب در زمینه سوریه دارد. این تغییر از سویی ریشه در مواجه شدن آنها با برخی واقعیتهای سوریه دارد و از سوی دیگر ریشه در ناتوانی غرب و متحدانش در محدود کردن پیامدهای بحران سوریه در خود این کشور و سرایت آنها به اروپا و متحدان منطقهای آن دارد.
اما برای اینکه این تغییر سیاست بهتر تبیین شود باید نگاهی به سیر تحول دیپلماسی غرب در زمینه سوریه باشیم. این سیر تحول را میتوان در سه گام تبیین کرد:
گام اول:
پس از آغاز اولین اعتراضها در سوریه بر علیه بشار اسد، در وهله اول سیاست کشورهای غربی در عمل دامن زدن به این اعتراضات، حمایت از مخالفان بشار اسد و تجهیز نظامی آنها بود. ولی بلافاصله آشکار گردید معترضان سوریه از چنان قدرت و نفوذی برای تاثیرگذاری بر حاکمیت این کشور برخوردار نیستند. به همین دلیل کشورهای غربی و متحدین منطقهای آنها به سازماندهی و تجهیز تروریستها ـ یا افرادی که مستعد پیوستن به گروههای تروریستی هستند ـ در جهان و گسیل آنها به سوریه متوسل شدند، تا هم ضریب امنیت در این کشورها ـ کشورهای غربی و متحدان آنها ـ را افزایش دهند و هم موضع مخالفان در سوریه را تقویت کنند، شاید بتوانند بشار اسد را از عرصه قدرت برکنار و سوریه را از محور مقاومت اسلامی و صهیونیستی جدا نمایند.
گام دوم:
اما ظاهراً مقاومت ارتش و نیروهای مردمی سوریه به همراه حمایت قاطع ایران و روسیه از این کشور سبب شده است تیر آنها در گام نخست به سنگ بخورد. بنابراین شاهد سناریوی دیگر غرب در سوریه بودیم و آن تداوم بحران در این کشور همزمان با حفظ موازنه سیاسی و نظامی بین دولت و ارتش سوریه از یک سو و مخالفان و تروریستها از سوی دیگر است.
به نظر میرسد تصریح اخیر و مکرر مقامات نظامی و سیاسی غربی به دشواری و طولانی بودن جنگ با داعش از منظر تلاش محافل غربی و صهیونیستی برای «تداوم بحران در سوریه» (و همچنین عراق) ارزیابی میگردد. به عنوان مثال، ژنرال جی. لوید اوستین فرمانده نیروهای مرکزی آمریکا (سنتکام) در بیانیه آغازین خود در جلسه استماع کمیته نیروهای مسلح سنا درباره عملیات نظامی آمریکا بر ضد داعش (گروه تکفیری صهیونیستی) گفت: ما همچنان در آغاز مبارزه با داعش (گروه تکفیری صهیونیستی) قرار داریم و کار دشواری پیش روی ما قرار دارد.[1] مانوئل والس نخست وزیر فرانسه نیز تاکید کرده است: «مبارزه با گروههای تروریستی، مبارزه با داعش نبردی طولانی مدت خواهد بود.»[2]
هدف از حفظ بحران و موازنه در سوریه نیز مجبور کردن دمشق و متحدان آن به پذیرفتن موجودیت مخالفان، تروریستها و متحدین غربی و منطقهای آنها به عنوان یک واقعیت انکار ناپذیر در عرصه سیاسی داخلی سوریه و تشویق کردن آنها به در نظر گرفتن جایگاهی برای نقشآفرینی آنها در عرصه قدرت این کشور بوده است.
به عبارت دیگر، هدف از این سناریو نشان دادن این است که، ایران و مقاومت مثل گذشته تنها بازیگران سیاسی تاثیرگذار در سوریه نیستند و فضا باید برای نقشآفرینی غرب و متحدین منطقهای آنها در این کشور فراهم شود. به نظر میرسد، این موضوع مهمترین عامل همخوانی نداشتن سیاست ایران و روسیه با سیاست غرب و متحدین منطقهای آن در زمینه سوریه است.
حتی اظهارات اخیر استفان دی میستورا نماینده سازمان ملل متحد در سوریه نیز از این منظر ارزیابی میگردد: "ایران و عربستان باید این مسأله را درک کنند که هیچ کس در نبرد سوریه پیروز نخواهد بود". وی همچین افزود: "سوری ها به تنهایی نمیتوانند مشکل سوریه را حل کنند. مشکل سوریه بسیار بزرگ است از این رو، دستکم، چهار کشور آمریکا، روسیه، عربستان و ایران باید برای حل بحران سوریه بر سر میز مذاکره نشسته یا در یک اتاق واحد یا اتاق های جداگانه با یکدیگر به گفتگو بپردازند. روش کار هرگونه که باشد فرق نمیکند اما برای دستیابی به راه حلی سیاسی در خصوص سوریه آن ها باید گردهم جمع شوند... کشورهای دیگر مثل مصر، ترکیه و عراق نیز باید برای حل بحران سوریه کمک کنند. اما اگر این چهار کشور گفتگوها را آغاز نکنند پیشرفت چشمگیری در حل بحران سوریه رخ نمی دهد."
اینکه دی میستورا و مقامات غربی، حل کامل بحران سوریه و از جمله نبرد با داعش را در دستیابی به راه حل سیاسی در سوریه میدانند از این منظر ارزیابی میگردد. دی میستورا ادعا میکند: "مساله سیاسی نقطه آغازین همه حوادث سوریه است".[3] پیتر کوک، سخنگوی وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون تصریح کرده است: "موضوع سوریه هیچ راهحل نظامی ندارد و نمیتوان آن را به شکلی نظامی حل و فصل کرد. باور ما همچنان این است که حمایت نظامی از اسد، برای راهحل سیاسی مخرب است."[4]
این ادعا شاهد دیگر برای این تحلیل است که تا زمانی که نقش مخالفان و متحدین غربی و منطقهای آنها در سوریه به رسمیت شناخته نشود بحران سوریه از جمله مبارزه با داعش از سوی غرب جدی گرفته نمیشود. چنانچه اهل تسنن و کردها در عراق، و جریان 14 مارس در لبنان فضای نقش آفرینی را برای غرب و متحدان منطقهای آنها در این کشور فراهم کرده است.
البته ایران و روسیه نیز از روند سیاسی در سوریه حمایت میکنند ولی روند سیاسی که بشار اسد حفظ شود و پای غرب رژیم صهیونیستی و متحدان منطقهای آنها به این کشور باز نشود.
منابع روسی اخیراً گزارش دادند مسکو و دمشق درباره اجرای انتخابات پارلمانی زودهنگام در سوریه با یکدیگر به تفاهم رسیدند. به گزارش این شبکه تلویزیونی روسیه و سوریه بر سر تشکیل یک دولت ائتلافی که در بردارنده نمایندگان نظام سوریه و مخالفان سوری باشد به تفاهم رسیدند.
تفاهم ایجاد شده میان دمشق و مسکو بر مشروعیت بشار اسد رئیس جمهور سوریه و اولویت مبارزه با تروریسم در این کشور تاکید می کند.[5]
چالشهای گام دوم: اما ظاهرا ناتوانی در کنترل محدوده بحران در سوریه (و عراق) و سرایت آن به دیگر کشورهای منطقه و جهان سبب شده، ادامه بحران و نقش آفرینی داعش و دیگر گروههای تروریستی در این کشور - سیاست پیشین غرب در سوریه- برای کشورهای غربی تهدید قلمداد شود. البته چنانچه خواهید دید هرچند سیاست غرب در زمینه داعش تغییر کرده است، ولی سیاست اخیر آنها در زمینه سوریه تغییر نکرده است. «ناتوانی در کنترل محدوده بحران در سوریه» در چند جا خود نمایی کرد:
الف) بحران مهاجرت آوارگان سوری به اروپا: سازمان اروپایی فرونتکس اخیرا اعلام کرد: "بحران مهاجرتی کنونی که بدترین بحران از سال 1945 است موجب ورود بیش از 500 هزار آواره از مرزهای خارجی اتحادیه اروپا بین ژانویه و اوت امسال در برابر 280 هزار آواره در سال 2014 شده است."[6]
بحران مهاجرت آوارگان سوری به اروپا تا حدی جدی بوده است که برخی رسانهها آنرا علت ترغیب پاریس به مداخله نظامی در سوریه بر ضد داعش قلمداد کردهاند: "فرانسه برای مهار مهاجرت اتباع سوری به اروپا مواضع داعش در سوریه را هدف قرار میدهد. فابین کلر سناتور جمهوریخواه فرانسه گفت: خواستههای ما موجب میشوند که به نبرد علیه داعش در عراق بسنده نکنیم و در سوریه نیز علیه این گروه که به مهاجرت گسترده اتباع این کشور به ترکیه، اردن و یا اروپا منجر شده است، وارد عمل شویم.[7]
دی میستورا نماینده سازمان در زمینه بحران سوریه نیز درباره حجم بحران پناهجویان سوری گفت: این بحران، بحرانی بسیار گسترده و رو به افزایش است. کشورهای همسایه سوریه چهار میلیون پناهجو را در خود جای داده اند. لبنان، اردن، ترکیه، مصر و عراق تعداد زیادی از پناهجویان را در خود جای داده اند. وی با اشاره به اینکه "پناهجویان کم کم دارند امید خود را از دست می دهند" افزود: "این امر این پاسخ را در اختیار ما میدهد که مبارزه با داعش مساله بسیار مهمی است". وی حتی تصریح کرد: "این مساله زنگ خطر را برای بقیه کشورهای جهان نیز به صدا در آورده است".[8]
ب) تهدید داعش برای مخالفان بشار اسد (یا متحدان سوری غرب): همانطور که ملاحظه شد اعتراضات اولیه مردمی در سوریه هم زمینه را برای مداخلهخارجی در سوریه فراهم کرد و هم اکنون مهمترین محمل برای حفظ نقش آفرینی کشورهای غربی و متحدان منطقهای آنها در این کشور است. بنابراین حفظ و تقویت مخالفان سوری بشار اسد برای کشورهای غربی و متحدان منطقهای آنها ضرورت راهبردی دارد. با وجود این برخی گزارشها حاکی است، داعش، متحدان سوری غرب را تهدید میکند و یکی از مهمترین علل ترغیب آنها به مداخله نظامی بر ضد داعش نیز همین ضرورت است.
ژان ایو لودریان وزیر دفاع فرانسه درباره تهدید داعش برای متحدان سوری غرب گفتهاست: "گروه داعش به شکل بسیار گسترده ای در سوریه پیشروی می کند و اکنون حمله ای را علیه مارع که در شمال حلب در اختیار ارتش آزاد سوریه است، آغاز کرده است". لودریان در بحثی در پارلمان درباره حضور نظامی فرانسه در سوریه تاکید کرد: «در شهر کوچک مارع، حمله ای بسیار قدرتمند وجود دارد که در صورت پیروزی داعش، آنچه را که ما هنوز ارتش آزاد سوریه می نامیم یا آنچه از این گروه باقی مانده است، به کلی نابود خواهد شد.»[9]
ج) تهدیدات داعش برای غرب و متحدین منطقهای: ژنرال جی. لوید اوستین فرمانده نیروهای مرکزی آمریکا(سنتکام) در بیانیه آغازین خود در جلسه استماع کمیته نیروهای مسلح سنا درباره تهدیدات داعش گفت: "این سازمان تروریستی تهدیدی واقعی برای امنیت و ثبات در عراق و سوریه و دیگر بخشهای منطقه و ماوراء آن است. این گروه همچنین تهدیدی بالقوه برای سرزمین آمریکا و منافع ملی مهم ما در منطقه محسوب می شود.[10]
پاتریک منوچی نماینده حزب سوسیالیست فرانسه نیز در توجیه لزوم مشارکت نظامی فرانسه در ائتلاف ضد داعش به تهدید داعش برای اروپا اشاره کرد: "حضور در آسمان سوریه اجازه کنترل و مهار کسانی را که قصد سوء قصد در فرانسه را دارند خواهد داد. با توجه به قانون اطلاعاتی که پارلمان به آن رای داد، می توان کسانی را که در سوریه برای حمله در اروپا برنامه ریزی می کنند، شناسایی کرد. این افراد باید دستگیر شوند و منابع تامین کننده این حملات را هدف قرار داد."[11]
دی میستورا، نماینده سازمان در زمینه بحران سوریه، نیز گفت: "بحران پناهجویان، افزایش گستره حضور داعش و تاثیر درگیری بر تمامی منطقه عواملی است که می تواند این طرفها را قانع سازد که وقت انجام مذاکره برای حل بحران سوریه فرا رسیده است. ما چارچوبی به عنوان توافق ژنو در اختیار داریم که سه سال است مورد پذیرش قرار گرفته است. این توافق نقشه راه ماست. وی در بخش دیگری از اظهاراتش به تهدید داعش برای تمامی منطقه اشاره کرد آنجا که گفت: بحران پناهجویان، افزایش گستره حضور داعش و تاثیر درگیری برتمامی منطقه عواملی است که می تواند این طرف ها را قانع سازد که وقت انجام مذاکره برای حل بحران سوریه فرا رسیده است."
یکی از مهمترین جاهایی که تهدید تروریستی داعش خود را نمایان کرد: «ترکیه، عربستان، مصر، کویت، افغانستان، عراق، فرانسه و ...» بود. این کشورها در چند نوبت هدف هدف عملیات تروریستی داعش قرار گرفتند.
گام سوم:
واقعیتهای سوریه: تحولات سوریه تا این مرحله چند واقعیت را برای کشورهای غربی و متحدان منطقهای آنها آشکار کرده است:
1- تهدید داعش برای متحدان سوری غرب، ناتوانی در محدود کردن پیامدهای داعش در سوریه و عراق (سرایت تهدید تروریستی آن به دیگر کشورهای منطقه و جهان، بحران مهاجرت آوارگان سوری به اروپا و ...) نقش آفرینی کنونی داعش در سوریه و عراق را حتی برای غرب غیرقابل تحمل کرده است. بنابراین آنها باید چارهای برای نابودی آن بیاندیشند.
2- هم مخالفان بشار اسد از ظرفیتهای نظامی برای جنگ «در زمین» علیه داعش برخوردار نیستند و هم کشورهای غربی حاضر نیستند هزینههای حضور نظامی در این عرصه را تقبل کنند. به همین علت آنها تنها حاضرند از طریق حملات هوایی جنگندههای خود در این مناقشه مشارکت کنند. و در عرصه زمین در پی تشویق متحدین منطقهای خود - از جمله ترکیه - به مشارکت نظامی هستند.
مانوئل والس نخست وزیر فرانسه از ضرورت حملات هوایی علیه داعش در سوریه خبر داد هر چند در ادامه با اشاره به عراق و افغانستان گفت: "مداخله زمینی به معنای افتادن در «دام» افراطیون است. «آنها می خواهند ما را وادار به مداخله زمینی کنند تا ما در آنجا زمین گیر شویم.» نخست وزیر فرانسه تصریح کرد: "پروازهای شناسایی برفراز سوریه که هشتم سپتامبر آغاز شد قطعا چندین هفته دیگر ادامه خواهد یافت و سپس حملات آغاز خواهد شد".
نخست وزیر فرانسه همچنین گفت: «ما باید نیروها و امکانات داعش را به خوبی شناسایی و مکان آن را مشخص کنیم تا بتوانیم در خاک سوریه آن را مورد حمله قرار دهیم و به این ترتیب، دفاع مشروع از خود را مطابق با منشور ملل متحد، اعمال کنیم.» والس پس از اذعان به مداخله نظامی زمینی نکردن پاریس در سوریه در مبارزه با داعش افزود: «به این ترتیب در صورتی که ائتلافی از کشورهای منطقه برای آزادی سوریه از ظلم داعش تشکیل شود، در آن صورت این کشورها حمایت فرانسه را خواهند داشت.»[12]
پاتریک منوچی نماینده حزب سوسیالیست، حزب حاکم در مجلس ملی فرانسه با اشاره به غیر ممکن بودن مداخله زمینی فرانسه در سوریه افزود: "با نظر نخست وزیر و وزیر دفاع در خصوص انجام حمله زمینی در صورت تشکیل ائتلافی با شرکت کشورهای همسایه سوریه و سایر قدرت ها موافق هستم."[13]
3- مقامات غرب ضمن حمایت از تضعیف و نابودی داعش همچنان بر مطالبه برکناری بشار اصرار دارند. به عنوان مثال جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید گفته است: سیاست آمریکا این است که اسد باید برود و همچنین ما خواهان تضعیف و نابودی فوری داعش هستیم. هردو برای ما اولویت دارند."[14] سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز گفت: موضع ما در قبال سوریه تغییر نکرده است. جان کربی گفت: آینده سوریه نمی تواند شامل اسد باشد.[15] مارک تونر سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در آغاز نشست خبری روز چهارشنبه 24/06/1394 در وزارت امور خارجه آمریکا گفت: به اعتقاد ما اگر قرار است یک گذار سیاسی موفقیت آمیز در سوریه باشد، این راه حل در نهایت نمیتواند شامل بشار اسد باشد.[16] مانوئل والس نخست وزیر فرانسه نیز روز سهشنبه 24/06/1394 گفت: هر گونه مصالحه با بشار اسد رئیس جمهور سوریه برای دستیابی به راه حلی سیاسی غیر ممکن است. وی همچنین با اشاره به حمله به داعش افزود: «ما هیچ اقدامی انجام نخواهیم داد باعث تقویت رژیم اسد شود»".
اما ظاهراً با وجود حمایت مردم سوریه، جنبش حزب الله، ایران و روسیه از بشار اسد، کشورهای غربی به این نتیجه رسیدهاند که امکان حذف کامل وی از عرصه سیاسی این کشور وجود ندارد.
معاون وزیر دفاع آمریکا در امور سیاسی اخیرا تصریح کرده است: "دولت بشار اسد رئیس جمهور سوریه در آینده ای نزدیک سرنگون نخواهد شد." کریستین وورماث افزود: "دولت سوریه هنوز از توان نظامی قابل توجهی برخوردار است. دولت سوریه همچنان قدرتمندترین نیروی نظامی در این کشور است و همچنان از حمایت قابل توجه ایران و روسیه برخوردار است."[17]
این ظرفیتها سبب شده کشورهای غربی از جمله آمریکا در اندیشه تغییر سیاست خود در زمینه برکناری بشار اسد باشند. تا جایی که جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید در این باره گفت: با توجه به چالشهای موجود در سوریه این موضوع سبب شده است که تیم امنیتی رئیس جمهور (آمریکا) با توجه به تحولات میدانی موجود ایده های جدیدی را مطرح کنند.بنابراین اگر راهبرد تغییر کند این موضوع باید اجرایی شود. من مطمئنا این موضوع را که تجدید نظرهای بیشتری در رابطه با راهبرد ما در سوریه وجود داشته باشد، رد نمی کنم. ما شاهد افزایش مشارکت ترکها هستیم. این موضوع مثال خوبی درباره این موضوع است که رئیس جمهور و تیم امنیتی وی وقتی که موضوع سوریه مطرح می شود به طور مستمر درحال بررسی و تجدید نظر درباره راهبرد ما درباره این کشور هستند. آنها به دنبال راههایی هستند که پیشبرد منافع ما را با سرعت بیشتری صورت دهند.[18]
خبرگزاری فرانسه 24/06/1394 نیز با اشاره به اینکه "درخواست هایی در فرانسه برای بازنگری در راهبرد این کشور در قبال سوریه مطرح شده است" ادعا کرد "هرچند سیاستمداران فرانسه (به جز چپگرایان افراطی) از گسترش حملات نظامی علیه داعش در سوریه حمایت می کنند ولی در خصوص رفتاری که باید در قبال رئیس جمهوری سوریه در پیش گرفته شود، دچار اختلاف هستند."
بخشی از تشکل «جمهوریخواهان» نیکلا سارکوزی رئیس جمهوری سابق فرانسه، از سرگیری گفتگو با بشار اسد را که در مقایسه با داعش، بدی کمتری دارد، توصیه می کنند.
به این ترتیب، فرانسوا فیون نخست وزیر پیشین فرانسه و یکی از رهبران مخالفان راستگرا دوشنبه اعلام کرد: «زمان بازنگری در راهبرد دیپلماتیک و نظامی ما در سوریه فرا رسیده است.» فیون گفت: «بهترین گزینه فعلا، این است که به همراه ایران و روسیه عملیات گستردهای برای نابودی داعش اجرا شود.» به گفته فیون، «این عملیات گسترده، فعلا ایجاب می کند مسئله آینده حکومت سوریه کنار گذاشته شود.» وی افزود: «باید به حکومت بشار اسد که با همه نقایص آن درآستانه سقوط است، کمک کرد.»
بر اساس گزارش این خبرگزاری "پس از آنکه پاریس به مدت یک سال در عملیات هوایی ائتلاف شرکت نکرد زیرا بیم آن داشت که این حملات به نفع بشار اسد باشد، به تازگی در این سیاست خود بازنگری کرد و تصمیم گرفت عملیات هوایی اطلاعاتی بر فراز سوریه انجام دهد تا در نهایت این عملیات به حملات به گروه داعش منجر شود."
انگیزه رسمی که «ژان ایو لودریان» وزیر دفاع فرانسه در خصوص تغییر این تاکتیک مطرح کرد این بود: «اوضاع تغییر کرده است.» این وزیر فرانسوی افزود: «ما نمی توانیم دیگر به خود اجازه دهیم سوریه، مهم ترین پناهگاه داعش، به زاویه مرده سیاست ما در سوریه و مناطق اطراف تبدیل شود.»
البته ظاهرا کار از اندیشیدن در تغییر سیاست غرب در سوریه گذشته و سیاست آنها واقعا تغییر کرده است. نماینده دائم روسیه در سازمان ملل متحد از تغییر موضوع آمریکا در قبال کنارگیری بشار اسد از قدرت خبر داده است. ویتالی چورکین که با یک شبکه تلویزیونی آمریکایی گفتگو میکرد تصریح کرد "آمریکا مجبور شد به علت بالاگرفتن خطر تروریسم موضع خود را تغییر دهد. وی خاطر نشان کرد در اینکه آمریکایی ها به حساسیت اوضاع سوریه پی ببرند پیشرفت عمده ای حاصل شده است."[19]
البته چنانچه ملاحظه خواهید کرد این احتمالا به معنای موافقت غرب و متحدانش با قدرت گیری دوباره بشار اسد و سرکوب متحدان غرب - آنچه آنها مخالفان میانه رو مینامند - نیز نیست.
4- همزمان با آشکار شدن این واقعیتها مقامات غربی تصور میکنند همکاری آنها با روسها در زمینه برنامه هستهای ایران و در نهایت حصول توافق هستهای این امکان را فراهم کرده است که از ظرفیتهای تهران و مسکو که متحد راهبردی بشار اسد هستند برای مهار بحران سوریه استفاده شود. ضمن اینکه آنها میدانند بدون همکاری ایران و روسیه هیچ سناریویی - حتی مبارزه با داعش - در سوریه به سرانجام نمیرسد.
مانوئل والس نخست وزیر فرانسه در مورد درخواستها برای هماهنگی در تلاشهای دیپلماتیک اطمینان داد و افزود:«فرانسه با همگان از جمله با روسها که مواضع آنها همچنان دور از مواضع پاریس است» گفتگو می کند. وی همچنین از این ایده که ترکیه و ایران باید در تلاشهای دیپلماتیک مشارکت بیشتری داشته باشند دفاع کرد.[20]
غرب در سوریه چه میخواهد؟
در جواب به این پرسش لااقل سه گمانه میتوان مطرح کرد:
· گمانه نخست:
یک گمانه این است که افزایش تهدیدات داعش، بحران مهاجرت و حمایت قاطع ایران و روسیه از دمشق کشورهای غربی را از دست یافتن به اهدافی چون برکناری بشار اسد منصرف کرده است. بنابراین آنها به ویران کردن سوریه ـ یکی از مهمترین محورهای مقاومت ـ از طریق حمایت از مخالفان بشار اسد و گسیل تروریستها به این کشور اکتفاء کرده اند. انتشار اخباری در این زمینه که آمریکا پرونده سوریه را به روسیه واگذاری کرده است. از این منظر ارزیابی میگردد.
بر اساس این گمانه، مقامات غربی با اصرار بر برکناری بشار اسد، تنها برخی اهداف سیاسی را دنبال میکنند که اهم آنها عبارت است از:
- جلوگیری از عیان شدن شکست سیاست غرب در سوریه، حفظ آبروی و ممانعت از تضعیف موضع دیپلماتیک غرب در این زمینه.
- جلوگیری از سرخوردگی متحدین منطقهای غرب از جمله ترکیه و عربستان و همچنین قومیتهای مذهبی و احزاب و جناحهای سیاسی وفادار به غرب در کشورهای اسلامی.
· گمانه دوم:
نباید از این واقعیت غافل شد که ثمره بحران در سوریه شکلگیری مقاومت اسلامی - چیزی شبیه جنبش حزب الله لبنان و جنبش حماس- در این کشور بوده است. این در حالی است که پیش از این دمشق با وجود حمایت از مقاومت اسلامی، نظام سیاسی و ارتشی سکولار داشت. این یعنی تنگتر شدن محاصره رژیم صهیونیستی. بنابراین بعید است متحدین غربی رژیم صهیونیستی فعلا به ویرانی این کشور اکتفاء کنند.
چنانچه گذشت کشورهای غربی و متحدان منطقهای آنها خود سازمان دهنده و تجهیز کننده و گسیل کننده اعضای این سازمان تروریستی به سوریه بودند و هدف آنها نیز از اجرای این طرح تغییر موازنه سیاسی و نظامی به سود مخالفان بشار اسد بود. اما اکنون نابودی داعش موازنه سیاسی و نظامی را به سود دولت و ارتش سوریه و متحدین منطقهای آنها تغییر میدهد، چیزی که غرب خواهان آن نیست. ضمن اینکه، با توجه به ضعف جناح مخالفان سوری بشار اسد ممکن است مناطق آزاد شده مجددا در اختیار ارتش بشار اسد و متحدانش جنبش حزب الله و ایران و روسیه قرار گیرد.
همانطوری که میدانیم هم اکنون بخش قابل توجهی از سوریه تحت اشغال داعش است. پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که برنامه غرب برای این بخش سوریه پس از نابودی داعش چیست؟ آیا منظور از تغییر سیاست غرب، تمایل آنها به نابودی داعش و تضعیف مخالفان سوری بشار اسد و آزادی و تحویل تمام و کمال مناطق تحت اشغال داعش به دولت بشار اسد و جنبش حزب الله و ایران و روسیه است؟
نباید فراموش کرد که سوریه یکی از مهمترین ارکان مقاومت ضد صهیونیستی است و رژیم صهیونیستی و متحدین غربی آن بعید است حاضر شوند مناطق تحت اشغال داعش در سوریه را به مهمترین رقبای منطقهای و جهانی خود تحویل دهند.
بر اساس این گمانه، با وجود حمایت مردم سوریه، جنبش حزب الله، ایران و روسیه از بشار اسد امکان حدف کامل وی از عرصه سیاسی این کشور وجود ندارد. اما چنانچه ملاحظه خواهید کرد این به معنای موافقت غرب و متحدانش با قدرتگیری دوباره بشار اسد و سرکوب متحدان خود - آنچه آنها مخالفان میانه رو مینامند - نیست.
ویتالی چورکین نماینده دائم روسیه در سازمان ملل متحد اخیرا گفته است "غرب نمیخواهند مبارزه با این سازمان تروریستی به سود دولت بشار اسد تمام شود". ویتالی چورکین نماینده دائم روسیه در سازمان ملل متحد با اشاره به اینکه "آمریکا خواهان سرنگونی نظام بشار اسد نیست" افزود: "آمریکا نمیخواهد به گونه ای با داعش به نبرد بپردازد که به ضرر بشار اسد تمام شود. و در عین حال آمریکا نمیخواهد که نبرد با داعش به نفع نظام سوریه تمام شود".[21]
به گزارش خبرگزاری فرانسه 24/06/1394 نیز "هر چند فرانسوا اولاند رئیس جمهوری فرانسه درخواست های خود را برای کنارگیری رئیس جمهوری سوریه کاهش داده اما از تلاش های خود برای «بی اثر کردن» بشار اسد چشم پوشی نکرده است.
به نظر میرسد کشورهای غربی برای اینکه مبارزه با داعش به سود بشار اسد تمام نشود یک رویکرد سه جانبه را دنبال کردهاند:
الف) جلوگیری از افتادن مناطق تحت اشغال داعش به دست ارتش سوریه و حفظ دستاوردهای ارضی داعش در سوریه برای غرب، متحدین منطقهای و مخالفان بشار اسد،
ب) حفظ موازنه سیاسی و نظامی بین دولت و ارتش سوریه با آنچه غربیها آنرا «مخالفان میانه رو اسد» مینامند،
ج) مجبور کردن دمشق و متحدانش به رسمیت شناختن نقش آفرینی متحدان سوری غرب در ساختار قدرت این کشور.
برای اینکه اهمیت سیاست غرب در زمینه «حفظ دستاوردهای ارضی داعش در سوریه برای غرب، متحدین منطقهای و مخالفان بشار اسد» روشن شود، کافی است به یاد بیاوریم اهمیت موفقیت جنبش حزب الله در آزادی جنوب لبنان و موفقیت جنبش حماس در آزادی باریکه غزه و الحوثیها در یمن. از منظر غرب و رژیم صهیونیستی و متحدین منطقهایش جلوگیری از دستیابی دولت و ارتش سوریه به مناطق تحت اشغال داعش میتواند به نوعی شکست آنها در جنوب لبنان، باریکه غزه و یمن را جبران کند.
سخنان جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید از این منظر ارزیابی میگردد: "با نگاهی نزدیک به حقایق میدانی به این نتیجه میرسیم که نیروهای اسد پیشروی ندارند و مناطق زیادی را از دست دادهاند و مناطق تحت کنترل آنها در حال کاهش است."[22]
یکی از راههای پیش روی کشورهای غربی، مشارکت در نابودی داعش و جایگزین کردن نیروهای نظامی خود یا متحدان منطقهای خود در مناطق آزاد شده از اشغال این سازمان تروریستی است. طرح ترکیه برای ایجاد منطقه حائل در مرزهای ترکیه به بهانه استقرار و دفاع از پناهندگان نیز میتواند از این منظر ارزیابی گردد.
آنها احتمالا تلاش خواهند کرد با پیگیری این سناریو موازنه بین دولت و ارتش سوریه از سویی و مخالفان به اصطلاح میانه رو اسد از سوی دیگر را حفظ کنند.
به عبارت دیگر، کشورهای غربی حاضر نیستند مناطق تحت اشغال داعش را به دولت و ارتش سوریه - یا به تعبیر آنها رقبای آنها جنبش حزب الله لبنان، ایران و روسیه- واگذار کنند. بلکه آنها در پی در اختیار گرفتن این مناطق و استفاده از آن برای حفظ موازنه سیاسی و نظامی بین دولت و ارتش سوریه و گروههایی که آنها را مخالفان میانه رو بشار اسد مینامند هستند.
خبرگزاری فرانسه 24/06/1394 در گزارشی تلویحا به این مطلب اشاره میکند: به عقیده مقامات فرانسوی، موازنه (در سوریه) حساس است. آنها به دنبال دفاع از منافع کشورهای عربی سنی ( به ویژه عربستان سعودی ) هستند که برکناری بشار اسد را می خواهند و در عین حال می خواهند مسکو و تهران (که پس از امضای توافقنامه هسته ای دوباره شریک قابل قبولی شده است)، در خروج از مناقشه مشارکت داشته باشند.
یا پاتریک منوچی نماینده حزب سوسیالیست فرانسه، به نقل از وزیر دفاع این کشور به مطلبی اشاره میکند که در این زمینه بسیار حائز اهمیت است. وی گفت: یکی از دلایلی که امروز انجام حمله در سوریه را ممکن کرده است، متمرکز شدن نیروهای دولتی در کوهستان های مشرف به دمشق است. در حقیقت این نیروها کنترلی بر کشور ندارند. ما در چنین شرایطی باید دمکرات های سوری را تا زمانی که ممکن است حمایت کنیم.[23]
البته چنانچه گذشت کشورهای غربی حداکثر در حملات هوایی- در سرکوب داعش- مشارکت خواهند کرد و تلاش میکنند در عرضه زمین متحدین منطقهای خود را تشویق به مداخله نظامی در سوریه و عراق کنند.
· گمانه سوم:
هرچند جنایات داعش در سوریه و عراق و پیامدها حضور این گروه تروریستی در سوریه (و عراق) به مبارزه با آن مشروعیت بخشیده است. ولی جایگزین شدن کامل نیروهای نظامی غرب یا متحدان منطقهای آنها در مناطق تحت اشغال این گروه تروریستی، اشغالگری و مغایر با قوانین بینالمللی است، مگر اینکه نسخه ضعیف و مهار شده داعش در سوریه باقی بماند. به عبارت دیگر، به نظر میرسد سیاست کشورهای غربی و متحداناش حضور بی بهانه در سوریه نباشد. بهانه آنها نیز تنها مبارزه با تروریسم داعش میتواند. حضور داعشی که بخش کمتری از اراضی سوریه را اشغال کرده است و تهدیدات و هزینههایش برای غرب مهار شده باشد، برای مشروعیت بخشی به اقدام غرب و متحدان اش برای اشغال بخشی از سوریه ضروری است.
بر این اساس تا زمانی که کشورهای غربی مطمئن نشوند سناریو به رسمیت شناختن نقش آفرینی سیاسی مخالفان به اصطلاح میانه رو در این کشور عملی شده است، نباید ادعای آنها را برای مبارزه با داعش جدی گرفت و کشورهای غربی نهایتا سعی میکنند تهدید داعش را «مهار کنند» نه این که این گروه تروریستی را «نابود کنند».
اخیرا وزیر خارجه سوریه به این راهبرد آمریکا در سوریه یعنی "مهار داعش و نه نابود کردن داعش" اشاره کرده است. وی با اشاره به اینکه "ما از خواسته های رئیس جمهور پوتین برای تشکیل مرکزی برای مبارزه با تروریسم حمایت می کنیم"، افزود: "من اطلاعاتی درباره مشارکت آمریکا در این طرح ندارم و فعالیت های این اتاق عملیات در تعارض با راهبرد آمریکا دال بر مهار داعش و نه نابود کردن آن است".[24]
اخیرا گزارشی منتشر شد که موید سیاست آمریکا در زمینه مهار - نه نابودی - داعش در عراق است. به گزارش شبکه تلویزیونی روسیا الیوم 24/06/1394 "دولت عراق با فشار آمریکا برای دور نگاه داشتن نیروهای مردمی از نبرد با گروه تکفیری صهیونیستی داعش مواجه است". این شبکه تلویزیونی در ادامه افزود: "در حال حاضر شهرهای رمادی و فلوجه در استان الانبار تحت کنترل داعش بوده و نظامیان عراقی منتظر تعیین زمان حمله به این دو شهر و آزادسازی آنها می باشند اما مستشاران نظامی آمریکایی که برای آموزش نیروهای امنیتی عراق به این کشور رفته اند تلاش می کنند مدت زمان نبرد با تروریست ها را طولانی تر کنند." حسن سالم ، نماینده مجلس عراق از فراکسیون صادقون تصریح کرد: "هم اکنون آمریکا خواستار عدم حضور نیروهای مردمی عراق در عملیات نظامی الانبار و نینوا است. آمریکا نمی خواهد حضور داعش در عراق پایان یابد."
بر این اساس کشورهای غربی، با نقش آفرینی متحدان منطقهای خود در جنگ زمینی، خواهان تصرف و اشغال بخشی از سوریه به بهانه مبارزه با داعش هستند، ولی برای اینکه این اشغالگری مشروعیت قانونی داشته باشد، در پی حفظ داعش در سوریه - البته به صورت مهار شده – هستند.
البته تحقق این سیاست هم، بدون حمایت ایران و روسیه، ممکن نیست. به همین علت کشورهای غربی خواهان جلب همکاری ایران و روسیه در زمینه مبارزه با داعش آنهم در چارچوب ائتلاف موسوم به ضد داعش هستند.
[2] - خبرگزاری رویترز -1394/06/24
[3] - شبکه تلویزیونی بی بی سی عربی- 1394/06/24
[4] - خبرگزاری صدا وسیما- 1394/06/25
[5] - شبکه تلویزیونی المیادین- 1394/06/24
[6] - خبرگزاری فرانسه - 1394/06/25
[7] - شبکه تلویزیونی فرانس بیست و چهار- 1394/06/25
[8] - شبکه تلویزیونی بی بی سی عربی- 1394/06/24
[9] - خبرگزاری فرانسه- 24/06/1394
[10] - پایگاه اینترنتی کمیته نیروهای مسلح مجلس سنای آمریکا- 1394/06/26
[11] - شبکه تلویزیونی فرانس بیست و چهار- 1394/06/25
[12] - خبرگزاری رویترز-1394/06/24
[13] - شبکه تلویزیونی فرانس بیست و چهار- 1394/06/25
[14] - خبرگزاری صدا و سیما- 1394/06/25
[15] - خبرگزاری صدا وسیما - 1394/06/24
[16] - خبرگزاری صدا و سیما – 1394/06/26
[17] - خبرگزاری اسپوتنیک- 1394/06/26
[18] - خبرگزاری صدا و سیما- 1394/06/25
[19] - شبکه تلویزیونی الجزیره عربی ـ 1394/06/26
[20] - خبرگزاری رویترز-1394/06/24
[21] - شبکه تلویزیونی الجزیره عربی ـ 1394/06/26
[24] - شبکه تلویزیونی المیادین- 1394/07/08