سیر تحول دیپلماسی غرب در سوریه
در هفتههای اخیر شاهد انتشار گزارشهایی هستیم که حکایت از تغییر سیاست غرب در زمینه سوریه دارد. این تغییر از سویی ریشه در مواجه شدن آنها با برخی واقعیتهای سوریه دارد و از سوی دیگر ریشه در ناتوانی غرب و متحدانش در محدود کردن پیامدهای بحران سوریه در خود این کشور و سرایت آنها به اروپا و متحدان منطقهای آن دارد.
اما برای اینکه این تغییر سیاست بهتر تبیین شود باید نگاهی به سیر تحول دیپلماسی غرب در زمینه سوریه باشیم. این سیر تحول را میتوان در سه گام تبیین کرد:
گام اول:
پس از آغاز اولین اعتراضها در سوریه بر علیه بشار اسد، در وهله اول سیاست کشورهای غربی در عمل دامن زدن به این اعتراضات، حمایت از مخالفان بشار اسد و تجهیز نظامی آنها بود. ولی بلافاصله آشکار گردید معترضان سوریه از چنان قدرت و نفوذی برای تاثیرگذاری بر حاکمیت این کشور برخوردار نیستند. به همین دلیل کشورهای غربی و متحدین منطقهای آنها به سازماندهی و تجهیز تروریستها ـ یا افرادی که مستعد پیوستن به گروههای تروریستی هستند ـ در جهان و گسیل آنها به سوریه متوسل شدند، تا هم ضریب امنیت در این کشورها ـ کشورهای غربی و متحدان آنها ـ را افزایش دهند و هم موضع مخالفان در سوریه را تقویت کنند، شاید بتوانند بشار اسد را از عرصه قدرت برکنار و سوریه را از محور مقاومت اسلامی و صهیونیستی جدا نمایند.
ادامه مطلب ...
مقدمه:
پارلمان ژاپن، قانون جنجال برانگیزی به تصویب رساند که به نیروهای مسلح این کشور اجازه میدهد برای نخستین بار از زمان پایان جنگ جهانی دوم، در خارج از ژاپن بجنگند.
تصویب این قانون که اعتراض مردم ژاپن را به دنبال دارد، «تغییری بزرگ» در قانون اساسی این کشور تلقی می شود. زیرا قانون اساسی ژاپن که پس از پایان جنگ جهانی دوم به تصویب رسید این کشور را از استفاده از نیروی نظامی برای حل و فصل کشمکشهای بین المللی، به جز برای دفاع از خود، منع میکند.
محافل سیاسی و رسانهای بیگانه به همراه طرفداران این قانون در ژاپن، سعی میکنند طرح تصویب این قانون را امری داخلی و ناشی از ضرورتها و نیازها این کشور ـ از جمله تهدیدات چین و کره شمالی ـ قلمداد کنند، این در حالی است که برخی شواهد حاکی است، این قانون نتیجه تحولات در سیاست آمریکا در جهان بخصوص در شرق آسیا است.
علاوه بر این، هرچند مقامات آمریکایی منافعی برای تصویب و اجرای این قانون در نظر گرفتهاند ولی در نهایت نگرانیهایی را نیز ـ حتی برای متحدان منطقهای ژاپن و آمریکا ـ در پی داشته است. ضمن اینکه پیامدهای تهدید آمیز حمایتهای این چنینی آمریکا از نظامیگری ـ مانند موارد القاعده، طالبان و داعش و ... ـ برای جهان، حتی آمریکا و متحدانش، نشان داده است که کاخ سفید ارزیابی صحیحی از همه پیامدها این قبیل طرحها و برنامهها ندارد. بنابراین طرح قانون ژاپنی ماجراجویانه است و ممکن است در نهایت گریبان خود کشورهای غربی را نیز بگیرد.
· قانون جدید:
پارلمان ژاپن قانون جنجالبرانگیزی به تصویب رساند که به نیروهای مسلح این کشور اجازه میدهد برای نخستین بار از زمان پایان جنگ جهانی دوم، در خارج از ژاپن بجنگند.
این قانون به معنای آن است که میتوان تفسیر تازهای از این ممنوعیت کرد و سربازان ژاپنی حالا میتوانند با سه شرط در خارج از خاک این کشور نیز مستقر شوند. شرط نخست این است که ژاپن یا یک متحد نزدیک هدف حمله قرار بگیرد و بقای ژاپن تهدید شود. شرط دوم این است که هیچ راه مناسب دیگری برای دفع حمله و تضمین بقای کشور وجود نداشته باشد. شرط سوم نیز این است که استفاده از نیروی نظامی به حداقل مورد نیاز محدود باشد.[1]
تصویب این قانون که اعتراض مردم ژاپن را به دنبال دارد، «تغییری بزرگ» در قانون اساسی این کشور تلقی می شود.
ادامه مطلب ...