یکی از مهمترین محورهای تبلیغ نامزدهای جمهوری خواه در رقابتهای جاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تهاجم به سیاست دولت باراک اوباما در زمینه ایران و توافق هستهای است.
به عنوان مثال، تد کروز نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا روز پنج شنبه گفت باراک اوباما با دشمنان آمریکا مماشات می کند. وی با اشاره به اینکه "اوباما میلیارد ها دلار پول را تقدیم کوبا کرده است ولی آنها این پول را برای تضعیف منافع آمریکا بکار خواهند گرفت" افزود: "اوباما همین کار را با ایران انجام می دهد".جب بوش نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از حزب جمهوری خواه نیز همزمان ادعا کرد: "مهار جاه طلبی های ایران ... صلح و امنیت را به دنبال خواهد داشت".
این اظهارات در حالی مطرح میشود که به نظر میرسد تغییر رویه دولت اوباما در قبال ایران در چارچوب منافع ملی آمریکا و سیاستهای فراحزبی این کشور محقق شده؛ نه در چارچوب برنامههای حزب دموکرات، که با تغییر دولت کنار گذاشته شود.
آنچه بیش از همه آمریکا و متحدان غربی این کشور را به تعامل با ایران سوق داده است عبارت است از:
1- رسیدن برنامه هستهای ایران به نقطه بدون بازگشت
2- نیاز به تهران برای نقش آفرینی و کمک به حل بحرانهای منطقه
3- ناکارآمدی سیاستهای ضد ایرانی گذشته آمریکا - از فشار و انزوای سیاسی و اقتصادی گرفته تا تهدید نظامی. به حکم «آزموده را آزمودن خطاست» بعید است دولت آینده آمریکا- حتی اگر جمهوری خواه هم باشد- بخواهد سیاستهای شکست خورده گذشته را مجددا تکرار کند.
علاوه بر این، گفتگوها و توافق هستهای سبب شده مناسبات تهران و واشنگتن به سطحی برسد که لااقل در دهه گذشته برای کاخ سفید یک تحول غیر قابل تصور بود. بنابراین بعید است دولت آینده آمریکا نیز - حتی اگر جمهوری خواه باشد- مثل دولت کنونی فرصت تعامل با ایران را از دست بدهد.
با توجه به این مقدمه، ادعاهای نامزدهای انتخاباتی آمریکا درباره ایران را میتوان در چارچوب اهداف انتخاباتی و بعضا غیر انتخاباتی زیر ارزیابی کرد:
الف) ناکارآمدکردن مهمترین برگ برنده دموکراتها در انتخابات: از جمله مهمترین موفقیتهای دولت دموکرات اوباما قطعا توافق هستهای با ایران است. بنابراین طبیعی است این توافق مهمترین برگ برنده نامزدهای دموکرات در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باشد. به نظر میرسد جمهوری خواهان با انتقاد و حمله به رویکرد اوباما در قبال ایران سعی میکنند این برگ برنده را غیرموثر کنند.
ب) جلب حمایت لابی صهیونیستی در آمریکا: قطعا همچنان احساسات ضد رویههای خصمانه و ضد جنگ در میان مردم آمریکا با قوت وجود دارد. بنابراین نباید تصور کرد رویههای خصمانه نامزدهای انتخاباتی آمریکا در قبال ایران به افزایش آراء انتخاباتی آنها کمک میکند. با این حال علاوه بر آراء عمومی، جلب رضایت مالی و سیاسی لابی صهیونیستی در آمریکا نیز نقش غیر قابل انکاری در پیروزی نامزدهای انتخاباتی دارد. به همین دلیل گاهی حتی شاهد انتقاد نامزدهای دموکرات از توافق هستهای هستیم.
ج) بالابردن ریسک سرمایهگذاری شرکتهای خارجی در ایران: هر چند توافق هستهای حاصل شده و تحریمهای بر ضد ایران نیز لغو گردیده، ولی همچنان برخی محافل سیاسی و رسانهای در صدد نا امن کردن شرایط برای سرمایگذاری شرکتهای خارجی در ایران هستند. انتقادات نامزدهای جمهوری خواه از توافق هستهای و حتی ادعای آنها در زمینه لغو این توافق در صورت پیروزی در انتخابات را میتوان از این منظر ارزیابی کرد.