آمریکا و متحدان اروپاییاش با منافشههای اقتصادی، سیاسی و امنیتی متعددی در جهان ـ بویژه با ایران، روسیه، چین، کره شمالی حتی با متحدینی چون ترکیه و عربستان ـ روبرو هستند. به نظر میرسد تشدید و دامن زدن به این مناقشات به سود کشورهای غربی نیست و آنها چارهای جز در پیش گرفتن دیپلماسی و سیاست تنش زدایی در جهان ندارند.
منافشه غرب با روسیه تا جایی پیش رفته است که ژنرال فیلیپ بریدلاو فرمانده نیروهای آمریکایی در اروپا پنجشنبه گذشته در ریگا درباره آنچه یک «روسیه دوباره احیا شده و تهاجمی» خواند اعلام کرد ناتو و آمریکا برای گذر از مرحله «اطمینان یابی به نیروی بازدارندگی در شرق اروپا» دکترین دفاعی خود را تغییر میدهند. اظهارات این ژنرال آمریکایی یک روز پس از آغاز استقرار مداوم دورهای یک تیپ زرهی مرکب از حدود 4200 نیرو در شرق اروپا از سال 2017 بیان میشود. وی همچنین گفت: «در شرق و شمال، ما با روسیهای دوباره احیا شده و تهاجمی مواجه هستیم و همانگونه که این مسئله را در طول دو سال اخیر مشاهده کردهایم، روسیه همچنان تلاش میکند نفوذ خود را بر نواحی اطراف خود و فراتر از آن گسترش دهد.»
روسیه کریمه را سال 2014 به خاک خود ضمیمه کرد و از مناقشه جدایی طلبانه طرفدار مسکو در شرق اوکراین حمایت میکند و سال گذشته نیز برای حمایت از دولت بشار اسد برخلاف میل آمریکا و اروپا از ارتش سوریه با جنگندههای نظامی خود حمایت کرد.
مسکو به نوبه خود درباره استقرار دائم نیروهای رزمی ناتو در مرزهای خود هشدار میدهد و آن را مغایر با پیمان ناتو روسیه که سال 1997 امضا شد میداند.
مناقشه غرب با کره شمالی در زمینه آزمایشهای موشکی و هستهای این کشور است. این موضوع سبب شده کره شمالی هم مشمول تحریم اقتصادی شود و هم آمریکا طرحی را برای استقرار سامانه دفاع موشکی تاد در کره جنوبی پیشنهاد دهد. آنتونی بلینکن معاون وزیر امور خارجه آمریکا روز سهشنبه گفت سامانه دفاع موشکی تاد عاملی مهم برای آمریکا به منظور محافظت از خود و متحدان منطقهای خود در برابر حملات موشکی کرهشمالی است. این مسائل سبب شده پیونگ یانگ بارها آمریکا و متحدانش را تهدید نظامی و هستهای کند.
اختلافات با چین نیز بر سر دریای چین جنوبی مناقشه دیگری با آمریکا است. خبرگزاری رسمی چین ( شین هوا ) روز پنج شنبه به نقل از شی جینپینگ رئیس جمهور چین هشدار داد چین نقض حق حاکمیت خود را با نام «آزادی دریانوردی» نخواهد پذیرفت. آزادی دریانوردی به گشت زنیهای هوایی و دریایی آمریکا در محدودهای اشاره دارد که چین آن را آبهای سرزمینی خود میداند.
اختلافات واشنگتن و متحدانش با چین تنها به مسائل مربوط به دریای چین ختم نمیشود بلکه سیاستهای اقتصادی پکن و برنامههای دفاع موشکی آمریکا برای کره جنوبی ـ پس از آزمایشهای هستهای و موشکی اخیر کره شمالی ـ نیز مشمول این اختلافات میگردد.
البته کره جنوبی و آمریکا ادعا میکنند اگر سامانه موشکی تاد در کره جنوبی مستقر شود، صرفاً بر کره شمالی متمرکز خواهد بود. اما پکن معتقد است استقرار چنین سامانهای در کره جنوبی باعث تضعیف منافع امنیت ملی چین خواهد شد و موازنه راهبردی در منطقه را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
رقابت بر سر سیطره بر بازارهای جهانی چالش دیگر در مناسبات پکن و واشنگتن است. طبق توافقات قبلی، امریکا متعهد شده بود که تعرفه صادرات کالاهای فناوری به چین را تخفیف دهد و موانع تعرفهای را از مسیر واردات از چین بردارد. همچنین کمیته بازرگانی و تجاری چین و امریکا، با همکاری سریع و همهجانبه، جایگاه اقتصادی بازاری چین را بشناسد. امریکا پیش از این نیز برای حفظ ارزش دلار در برابر یوان چین، رهبران پکن را برای تغییر در قیمت گذاری دلار تحت فشار گذاشتند. واشنگتن همچنین برای متوقف کردن سرعت رشد چین به همراه شرکای اروپایی خود به سیاست «چین هراسی» روی آورد. جالب اینکه در اوج کشمکش اقتصادی سیاسی پکن و واشنگتن برای اولین بار، صندوق بینالمللی پول اعلام کرد که در سال2016 «دوران امریکا» به پایان میرسد و این کشور از نظر اقتصادی، جای خود را به چین میدهد. پایگاه اینترنتی «مارکت واچ» نیز پیشبینی کرده است: از نظر برابری قدرت خرید، اقتصاد چین از 11 تریلیون و دو میلیارد دلار در سال جاری به 19 تریلیون دلار در سال2016 خواهد رسید، از سوی دیگر، اقتصاد امریکا در همین بازه زمانی از 15 تریلیون و دو میلیارد دلار به 18 تریلیون و هشتصد میلیارددلار خواهد رسید و این بدین معنی است که سهم تولیدات امریکا در جهان به 7/17درصد و سهم تولیدات چین نیز به 18 درصد خواهد رسید.
چالشها و مسائل جهانی آمریکا و متحدان اروپاییاش به اینجا منتهی نمیشود، آنها حتی درگیر مسائلی با متحدانی مانند ترکیه و عربستان هم شدهاند.
یکی از منافشات مهم بین آنکارا و غرب موضوع حمایت آمریکا از کردها در مبارزه با داعش و مخالفت ترکیه با این موضوع است. این مناقشه بخصوص پس از مطرح شدن موضوع تشکیل یک نظام فدرالی در سوریه و حمایت کردها از آن بالا گرفته است.
سه منطقه تحت کنترل کردها در سوریه 17 ماه مارس در یک رای گیری که در شهر رمیلان در شمال شرق این کشور برگزار شد به تشکیل یک نظام فدرالی در شمال سوریه رای مثبت دادند و هشدارهای دمشق و ترکیه را درمورد هرگونه اقدام یکجانبه در این زمینه نادیده گرفتند.
البته رئیس جمهور ترکیه پنج شنبه گذشته در گفتگوی اختصاصی با شبکه تلویزیونی سی ان ان در پاسخ به بحثهایی که درباره تیره شدن روابط بین ترکیه و آمریکا مطرح میشود، ادعا کرد: «نباید این بحثها مطرح شود و من از همین جا اعلام میکنم اصلاً چنین چیزی نیست و مخاطب شما نباید به این اطلاع رسانیهای غلط اهمیت بدهد.» با این حال وی گفت من نمیتوانم و در جایگاهی نیستم که اجازه بدهم بخشی از خاک سوریه به دست سازمانی تروریستی بیافتد. هیچ گاه چنین خطایی مرتکب نمیشوم.» رئیس جمهور ترکیه با نام بردن از گروههای کرد وای پی جی و وای پی دی با نام گروههای تروریستی در کنار تروریستهای داعش افزود: «تروریست خوب و تروریست بد وجود ندارد. تروریست، تروریست است.» اردوغان در این گفتگو همچنین کشورهای اروپایی را به خاطر گسترش دامنه فعالیتهای داعش سرزنش و ادعا کرد: «نگاه کنید ببینید داعش نماینده چند کشور است. جنگجویان خارجی از همه جای دنیا به داعش میپیوندند. داعش متشکل از 98 کشور دنیاست. خیلی جالب است. ما داریم با همه این تروریستهایی که داعش را تشکیل دادهاند میجنگیم. ترکیه به هدفش مبنی بر نابودی داعش متعهد است و از کشورهای غربی هم انتظار دارد به همین اندازه بر عزم خود برای مقابله با داعش مصمم باشند.»
این مناقشات در حالی است که آمریکا و متحدانش همچنان به صورت مستقیم و غیرمستقیم درگیر بحرانهایی در یمن، بحران، سوریه، عراق، سوریه و لیبی است و اخیراً آن هم به صورت نیمبند بحرانهایی در تونس، مصر و ... را پشت سر گذاشتهاند.
در این شرایط به نظر میرسد تنها چیزی که میتواند منافع آمریکا را تامین کند دیپلماسی تنشزدایی است. مذاکرات ایران با پنج به علاوه یک با محوریت آمریکا و تصمیم واشنگتن برای استفاده از ظرفیتهای تهران در بحران سوریه و ... از این منظر ارزیابی میگردد.
در سالهای اخیر، جهان شاهد آغاز مذاکرات هستهای بین ایران و پنج به علاوه (یک با محوریت آمریکا) بوده است، مذاکراتی که در نهایت به حصول توافق هستهای بین دو طرف منتهی شد یکی از مهمترین چالشهای بین المللی با ابزارهای دیپلماتیک برطرف شد.
جالب این که به نظر میرسد نگرانی از ابعاد مناقشات و بحرانهای غرب در جهان سبب شده است کشورهای غربی از توافق هستهای به عنوان الگویی برای حل دیگر مسائل خود با ایران و دیگر کشورهای جهان یاد کنند.
در این شرایط شاهد افزایش اظهارات افراطی و غیردیپلماتیک نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و همچنین سناتورهای مجالس نمایندگان و سنای این کشور در زمینههای گوناگون حتی درباره ایران هستیم.
حتی باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا، در اظهاراتی مایوس کننده در پایان نشست امنیت هستهای و در یک نشست خبری در شهر واشنگتن، با اشاره به اینکه "ایران اکنون بخاطر توافق هستهای میتواند از مزایای برداشتن تحریمها استفاده کند"، دستیابی ایران به این مزایا را مشروط به رفتار مقامهای تهران کرد و افزود: در هفتههای اخیر ایران آزمایش موشکی داشت. این کارها باعث نگرانی اقتصاد میشود. آیا ایران میخواهد این پیام را بدهد؟ ... اینکه ایران با کشتی موشک به حزبالله میفرستد که اسرائیل را تهدید کند، یک تهدید منطقهای است.
اظهارات باراک اوباما در حالی مطرح میشود که هیچ یک از این مسائل جزء شروط لغو تحریمهای ایران نیست و مهمترین شرط ایران برای ادامه مذاکرات هستهای پیوند ندادن آن به مسائل دیگر ـ مانند سیاستهای دفاعی و منطقهای ایران ـ بوده است. بنابراین تعلل در لغو تحریمها تنها نشانه تعهد نداشتن آمریکا و متحدانش به توافقهای بینالمللی و توافق هستهای است.
باراک اوباما همچنین گفت: من فکر میکنم ایران جای امنی برای تجارت است اما باید ملزومات جامعه جهانی را رعایت کند. رئیس جمهوری آمریکا همچنین درباره تصمیمات وزارت خزانه داری آمریکا گفت: "تا زمانی که ایران به تعهدات عمل کند، مشکلی نیست. در چندین ماه آینده جک لو، وزیر خزانهداری، فعالیتهای ایران را زیر نظر دارد تا در نهایت ما اجازه معامله دلاری بدهیم."
شاید «بدعهدی» و کارشکنیهای آمریکا و متحدانش سبب شده است که آمانو در جلسهای که با رهبران گروه پنج به علاوه یک داشته ضمن اشاره به اینکه: "توافق هستهای با ایران در آغاز راه است" خواستار حمایت قدرتهای جهان برای ادامه مراحل اجرایی آن شده است.
این اظهارات میتواند بیانگر این باشد که ایده استفاده از الگو گفتگوهای هستهای برای حل دیگر مسائل و چالشهای غرب در جهان دیری نپاییده است. به هر حال آمریکا و اتحادیه اروپا هم اکنون با بحرانهای چندگانهای در داخل روبرو هستند و طبیعی است این بحرانها مدیریت بر سیاست خارجی این کشورها را با دشواریهایی روبرو سازد.
آمریکا به صورت جدی از بحران اقتصادی، بحران بیکاری و بیکارسازی، بحران خروج سرمایهها از امریکا، بحران رشد تضادهای نژادی و مذهبی، بحران در نظامهای ارزشی، بحران در رابطه حکومت با مردم و بحران اعتماد رنج میبرد. این بحرانها به صورت بارزی در نبردهای انتخاباتی جاری آمریکا آشکار شده است و یکپارچگی اتحادیه اروپا نیز به دلیل بحران تروریسم، آوارگان مهاجر، رکود اقتصادی، جرم و جنایت، خروج احتمالی انگلیس به صورت جدی در معرض تهدید است.
شاید هم آمریکا قصد دارد از نهایت ظرفیتهای «نیاز ایران به رفع تحریمها»، جهت حل مسائل خود با تهران - بخصوص در زمینه آزمایشهای موشکی و سیاستهای منطقه- بهرهبرداری کند. این احتمال هم وجود دارد که اظهارات اخیر اوباما مصرف داخلی داشته باشد هدف آن آرام کردن تندروها و مخالفان توافق هستهای باشد.
زیرا این مواضع افراطی در حالی مطرح میشود که برخی مقامهای دولت آمریکا که از آنها نام برده نشده به دو خبرگزاری رویترز و آسوشیتدپرس گفتهاند که بحث درباره تسهیل انجام معاملات دلاری موسسات و شرکتهای خارجی با ایران در وزارت خزانهداری آمریکا در جریان است هر چند در ادامه تصریح میشود که هنوز تصمیمی در این باره گرفته نشده است. حتی این بخش از اظهارات باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در پیام نوروزی و همچنین همزمان با نشست امنیت هستهای در هفته گذشته نیز میتواند از این منظر ارزیابی گردد: وی با موفقیتآمیز توصیف کردن توافق هستهای با ایران گفت: "با این حال برای بازگشت ایران به اقتصاد جهانی زمان لازم است". اوباما همچنین ادعا کرد: "شش قدرت جهانی باید به تلاش خود برای به ثمر رساندن این توافق ادامه دهند".
در هرحال روند رو به رشد مناقشات منطقهای و بینالمللی راهی جز «سیاست تنش زدایی» را پیش روی غرب بویژه آمریکا قرار نداده است. چه این کشورها این سیاست را در پیش گرفته باشند چه نگرفته باشند.