سناریو خوانی درباره آینده ترکیه بعد از کودتای نافرجام در شرایط کنونی، بویژه برای جمهوری اسلامی ایران که همسایه این کشور است و هم «منافع مشترک» و هم «تعارض منافع» گستردهای با این کشور دارد اهمیت زیادی دارد.
در سالهای گذشته دولت اردوغان سیاستهای چالش برانگیزی را دنبال کرده است که هم نارضایتی لائیکها و اسلام گرایان ترکیه و هم متحدان غربی این کشور را به دنبال داشت.
محورهای بارز و چالش برانگیز این سیاستها و برنامهها عبارت است از:
1- نزاع صوری با رژیم صهیونیستی و تلاش برای نزدیکی به مقاومت اسلامی فلسطین با هدف تضعیف مناسبات تهران با جنبشهای فلسطینی
2- همگرایی با غرب و رژیم صهیونیستی در حمایت از داعش و تروریستها برای تضعیف ارتش سوریه
3- تلاش اردوغان برای انجام اصلاحات در قانون اساسی ترکیه - از جمله تغییر نظام سیاسی این کشور از نظام پارلمانی به نظام ریاست جمهوری - اصلاحات در ارتش و قوانین جزایی - مانند قانون اعدام - و...
همزمان برخی مسائل نیز زمینهساز تنش در مناسبات آنکارا با آمریکا و اروپا شد:
1- تصمیم آمریکا و رژیم صهیونیستی برای استفاده از ظرفیت کردهای سوریه در برابر داعش و دولت و ارتش سوریه. طبیعی است آنکارا که سالهاست درگیر مناقشه با کردها است این تصمیم دولت آمریکا را تهدیدی علیه منافع ملی خود قلمداد کند.
2- امتناع اروپا و آمریکا از مشارکت در هزینههای مادی و معنوی مناقشه سوریه، و اجتناب از عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا: نباید فراموش کرد که همگرایی آنکارا با آمریکا و اروپا در تحولات سوریه ریشه در عضویت ترکیه در ناتو (پیمان آتلانتیک شمالی) دارد. طبیعتاً آنکارا نمیتواند عضو ناتو - به عنوان بازوی نظامی آمریکا و اتحادیه اروپا - باشد، اما با سیاستهای ناتو در مناقشه مهمی مانند بحران سوریه همراهی نکند. ضمن اینکه عضویت در ناتو مقدمه عضویت آنکارا در اتحادیه اروپا - آرزوی دیرینه رهبران ترکیه - بوده است.
دامن زدن آنکارا به بحران مهاجرت در اروپا تلاشی است برای امتیازگیری از طرف غربی، امتیازگیری در زمینه مشارکت در هزینههای مادی و معنوی مناقشه سوریه، و به عضویت در آوردن ترکیه در اتحادیه اروپا.
با توجه به این مقدمه چند گمانه در زمینه علل و عوامل کودتا قابل تصور است:
1- عملکرد اردوغان در سالهای اخیر نه تنها سبب شده پروژه تبدیل آنکارا به سرمشق دموکراسی در جهان اسلام به شکست انجامد بلکه سبب شده منافع آمریکا و اروپا در این کشور به خطر افتد. بنابراین کشورهای غربی و متحدان در صدد اجرای کودتا در آنکارا بودهاند.
مقاله منتشر شده در روزنامه محافظهکار ینی شفق (Yeni Safak) ترکیه مؤید این گمانه است. این روزنامه با اشاره به منابعی که نام آنها ذکر نشده، گفته که جان کمپبل ژنرال سابق ارتش آمریکا چندین سفر پنهانی به ترکیه داشته و میلیاردها دلار میان افسرهایی که در کودتای ترکیه نقش داشتند پخش کرده است. البته مقام ارشد ارتش آمریکا این ادعا را رد کرده و آن را بیاساس خواند.
2- اما کودتا چنان غیرحرفهای بوده که بعید به نظر میرسد حمایت آمریکا و اروپا در ورای این کودتا باشد، مگر اینکه بگوییم این کودتا با حمایت آمریکا و اروپا بوده اما هدف آنها تنها زهر چشم گرفتن از اردوغان است.
3- گزینه دیگر نیز این است که با توجه به بالا گرفتن انتقادات از دولت اردوغان در داخل ترکیه - حتی در بین طرفداران اسلام گرای وی - این کودتا پروژهای حتی غربی و صهیونیستی برای تقویت جایگاه دولت اردوغان بوده است. اذعان محافل سیاسی و رسانهای بیگانه بر پیامدهای مثبت این کودتا برای دولت اردوغان از این منظر ارزیابی میگردد.
ضمن اینکه، تجمع دهها هزار نفر از طرفداران احزاب حاکم و مخالف ترکیه که همواره دشمنان سرسخت یکدیگر بودهاند، روز یکشنبه در حمایت از دموکراسی درپی کودتای نظامی نافرجام در این کشور و در حالی که رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه سلطه خود را بر کشور محکم می کند، نشانه موفقیت این سناریو است.
به گزارش دوشنبه گذشته رویترز تظاهرکنندگان یک راهپیمایی فراحزبی «جمهوری و دموکراسی» را در میدان تقسیم در مرکز استانبول به نشانه وحدت پس از کودتای نافرجام در این کشور برگزار کردند.
4- البته گمانه دیگری را نیز میتوان مطرح کرد و آن اینکه کودتا سناریویی تصنعی نبوده - چه با حمایت غرب و چه بدون حمایت غرب - اما اردوغان موج سوار خوبی بوده و توانسته به بهترین وجه ممکن تهدید آنرا به فرصت تبدیل کند. اما این فرصت طلبی هوشمندانه تر از ظرفیتهای این دولت است و با رویکرد سادهلوحانه و غیرحرفهای دولت وی در مهار کودتا همخوانی ندارد.
برخورد سادهلوحانه دولت اردوغان با عوامل کودتا - مانند دولت مرسی در مصر - یک پیامد اساسی میتواند داشته باشد و آن سرخورده کردن افکار عمومی دنیا و جهان اسلام از نظامهای سیاسی مستقل و اسلامی است. این موضوع مهمترین خواسته کشورهای غربی در نظامهای سیاسی اسلامی - در مصر و ترکیه - و آزادی خواه - مانند ونزوئلا - است.
در هر حال، با توجه به این پیش فرضها چند سناریو درباره آینده ترکیه پس از کودتا قابل تصور است:
1- تغییر معادلات به سود کودتاچیان و سیطره چکمه پوشها بر ترکیه که بعید به نظر میرسد. اما دو سناریو دیگر محتملتر است.
2- سرکوب حامیان کودتا و تشدید اختلافات بین ترکیه و غرب و سمت و سو یافتن آنکارا به سوی رقبای غربی مانند ایران، روسیه، چین و ... تلاش آنکارا برای اصلاح مناسبات با سوریه و روسیه از این منظر ارزیابی میگردد.
3- سرکوب حامیان کودتا و مصالحه بین آنکارا و غرب پس از اقدام آمریکا و اروپا به اعطای برخی از امتیازات به آنکارا. با توجه به اهمیت ترکیه برای کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی این گزینه به نظر محتمل تر از گزینه دوم میرسد.