باراک اوباما از خطرات افزایش رشد اقتصادی جهان بدون توجه به توزیع منافع آن و تأثیر منفی آن بر جهانیشدن سخن گفت. به نظر میرسد این اظهارات مهمترین واکنش به خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و افزایش گمانه زنی درباره شکست ایده پیمان تجاری بین اروپا و آمریکا ... است.
به هر حال تأسیس اتحادیه اروپا و توسعه آن بین اتحادیه اروپا و آمریکا در چارچوب «مذاکرات "تجارت و شراکت سرمایه گذاری فرا اطلس"» (TTIP) - با هدف برداشتن یا کاهش طیفی از موانع در مسیر تجارت و سرمایهگذاری میان اتحادیه اروپا و آمریکا ـ از مقدمات پیوندهای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و ... در فرایند جهانی شدن تصور میشود.
به گزارش امروز شبکه تلویزیونی سی ان ان وی با اشاره به «تأثیر ترکیب جهانی شدن و اتوماسیون بر در هم تنیده شدن بیسابقه اقتصاد جهانی» افزود: "به نظرمن، تقصیر افرادی که مسئول این فرایند یکپارچگی بودهاند این بوده است که به بازندگان و برندگان (روند جهانی شدن) توجه نکردهاند."
اوباما گفت: "در مجموع، این روند سبب افزایش رشد و شکوفایی (اقتصادی) و ثروت برای همه کشورهای مشارکت کننده در این جریان شده است... البته نکته دیگری هم وجود دارد که کاملاً درست است و آن اینکه به علت همین یکپارچگی، کشورهایی که مهارت بسیار بالایی دارند و منابع زیادی در اختیار دارند و به سرمایه دسترسی دارند به صورت فزایندهای، این گرایش را داشتهاند که سهم بیشتر و بیشتری را از این رشد (اقتصادی) به دست بیاورند. افرادی که مهارت کمی دارند و حقوقشان پایین است و تحرک و جابجایی ندارند، در این نظام برای برخورداری از اهرمها دچار مشکل بودهاند. درنتیجه، همین واگرایی (دو گروه مذکور) سبب شده است نابرابریهای فزایندهای در داخل اقتصادهای پیشرفته جهان اعم از ایالات متحده یا کشورهای اروپایی بوجود بیاورد. از اینرو، بخشی از استدلالی که بنده همواره به صورت مستمر مطرح کردهام و به یکی از دلایل حضورم در آخرین حضورم در نشست سران گروه بیست مربوط است این است که اگر کشورهای پیشرفته به نابرابری توجه نکنند، واکنشهایی علیه جهانیشدن و علیه تجارت وجود خواهد داشت. ما نباید فقط به انباشت رشد توجه کنیم بلکه باید به نحوه توزیع (منافع) این رشد (اقتصادی) نیز توجه کنیم و در اقتصاد جهانی جدید، همه باید فرصت داشته باشند تا از این نردبان (رشد اقتصادی) بالا بروند."
پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا این اظهارات صادقانه است یا مثل گذشته پوششی است برای بسیاری از سیاست های زیادخواهانه و انحصار طلبانه آمریکا؟
در جواب به پرسش نخست از سویی می توان این اظهارات را غیرصادقانه دانست به هر حال دنبال کردن اهداف سیاسی و اقتصادی در جهان امروز معمولا با زبان دیپلماسی دنبال میشود تا اهداف غیر انسانی دولتها و کشورهای غربی آشکار نگردد.
با این حال ممکن است واقعاً عقلا آمریکا و غرب به ضرورت انجام اصلاحات در سیاستهای منطقهای غیر انسانی خود پی برده باشند به هر حال نمیتوان از واقعیت اظهارات باراک اوباما غفلت ورزید. اما در عین حال این پرسش مطرح میشود که آیا واقعیت سود انگارانه و غیر انسانی نظام سرمایهداری توانایی عملی کرده این ایده را دارد؟ آن هم در شرایطی که نظام سرمایهداری آمریکا به انتهای کوچه بنبست خود رسیده است و این واقعیت در شکست شعار انتخاباتی «تغییر» و «اصلاحات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی» باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری سال 2008 و ظهور ترامپ و طرفداران افراطی وی به عنوان بازخورد هشت سال ریاست جمهوری دولت اوباما جلوهگر شده است.
باید خاطرنشان کرد این اظهارات باراک اوباما تازگی ندارد وی در سخنرانی های اولیه خود پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2008 نیز به مطالبی از این دست اشاره کرد و گفت: "شرکای ما باید بدانند امنیت ما بدون رفاه در دیگر نقاط جهان محقق نمیشود". اما با وجود طرح این ایده نه تنها شاهد حرکتی برای رفع تبعیض و حل و فصل مسائل رفاهی و امنیتی اقصی نقاط جهان نبودیم، بلکه هم اکنون شاهد خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و حتی زمزمههای فروپاشی این اتحادیه و فروپاشی توافقنامه اقتصادی بین آمریکا و اروپا هستیم.
معاون صدراعظم آلمان هفته گذشته گفت: در صورتی که خروج بریتانیا به درستی مدیریت نشود آینده اتحادیه اروپا زیر سوال خواهد رفت. آقای گابریل که در دولت ائتلافی آلمان وزیر اقتصاد است در یک کنفرانس خبری گفت: "خروج انگلیس اتفاق بدی است اما برخلاف نگرانی بعضیها از نظر اقتصادی خیلی دردناک نخواهد بود - بیشتر یک مشکل روانی است و از نظر سیاسی یک مشکل عظیم است... اگر خروج بریتانیا را غلط مدیریت کنیم، گرفتار مشکلات عمیق خواهیم شد، بنابرین نباید بگذاریم بریتانیا جنبههای جذاب اتحادیه اروپا را نگه دارد درحالی که هیچ مسئولیتی قبول
نمیکند."
گابریل همچنین افزود: گفتوگوهای تجاری میان اتحادیه اروپا و آمریکا عملاً شکست خورده است.
مذاکرات "تجارت و شراکت سرمایه گذاری فرا اطلس" (TTIP) با هدف برداشتن یا کاهش طیفی از موانع در مسیر تجارت و سرمایهگذاری میان اتحادیه اروپا و آمریکا دنبال میشود.
با این حال، بر اساس برخی گزارشها، این طرح در بسیاری از کشورهای درگیر بحث انگیز بوده است از جمله در آلمان و بریتانیا. منتقدان میگویند که در این مذاکرات دستور کار کسب و کارهای بزرگ دنبال میشود و برای اشتغال، مصرف کننده و محیط زیست بد خواهد بود.
آقای گابریل گفت که طی 14 دور گفتوگو، دو طرف حتی بر سر یک فصل مشترک از میان 27 فصل مورد بحث به توافق نرسیدهاند. او گفت: "به نظر من مذاکرات با آمریکا عملاً شکست خورده، هرچند کسی به آن اذعان نمیکند." او حتی گفت که آمریکا از یک توافق اتحادیه اروپا با کانادا خشمگین است.